مقايسه ي تاثير عصاره آبي برگ گردو، سير كوهي وخارخاسك با گلي بن كلاميد بر ميزان گلوكز موش هاي ديابتي

چكيده زمينه و هدف: با توجه به شيوع بالاي ديابت در جوامع و اقبال عمومي به استفاده از طب مكمل در درمان بيماري ها اين مطالعه با هدف ارزيابي اثرات عصاره ي گياه خارخاسك، سير كوهي و برگ گردو بر قند خون موش هاي ديابتي در مقايسه با داروي گلي بن كلاميد انجام گرفته است. مواد و روش ها: در اين مطالعه ي تجربي تعداد 72 رت نر از نژاد ويستار با وزن 250 تا 300 گرم انتخاب و پس ازتقسم نمونه ها به 6 گروه مساوي، در شرايط يكسان نگهداري شدند. گروه اول به عنوان شاهد سالم و از استرپتوزوسين (60 ميلي گرم بر كيلوگرم) جهت ابتلا نمونه هاي گروه هاي 6-2 به ديابت استفاده و همه ي نمونه ها تحت تغذيه با غذاي معمول و آب به ميزان آزاد قرار گرفتند. پس از 72 ساعت قند خون تمامي نمونه ها كنترل و علاوه بر غذا و آب، در گروه هاي 2 تا 6 به ترتيب عصاره ي آبي خارخاسك، سير كوهي، برگ گردو، مخلوط هر 3 عصاره، گلي بن كلاميد به صورت روزانه داده شد. مجدداً پس از 1 تا 4 هفته قند خون تمامي نمونه ها كنترل گرديد. نتايج: نتايج نشان داد كه قند خون گروه هاي 6-2 به ميزان معني داري كاهش يافته(P < 0.001) ولي بيش ترين ميزان كاهش مربوط به گروه درمان شده با عصاره ي برگ گردو بوده است (P=0.002). همچنين نتايج نشان داد كه استفاده از هر 3 عصاره به صورت مخلوط تاثير بيش تري بر كاهش قند خون، نسبت به استفاده از هر يك از عصاره ندارد. نتيجه گيري: با وجود تاثير بهتر برگ گردو بر قند خون نسبت به گياه خارخاسك و سير كوهي، از آن ها تنها مي توان به عنوان مكمل داروهاي رايج ضد ديابت استفاده نمود. همچنين مصرف همزمان چند داروي گياهي نه تنها ممكن است تاثير بهتري بر كنترل ميزان قند خون نداشته باشد، بلكه احتمالاً موجب بروز تداخل دارويي و تاثيرات متناقضي مي گردد.

Abstract Background and objective: According to high prevalence of diabetes mellitus in societies and public attention to using complementary medicine in disease treatment, this survey be accomplished with the purpose validating effects of Tribulus terrestris Extract , Allium schoenoprasum extract and Walnut leaves aqueous extract on serum glucose of diabetic rates in comparison of Glibenclamide. Methods: In this exprimental study, 72 male wistar Rats (250-300 g) were divided into 6 groups equally and at the same maintenance condition. strptozotosin (60mg/kg) was used for diabetes induction 2-6 groups and then feed all of groups with usual food and water freely and we give them the Tribulus terrestris Extract, Allium schoenoprasum and Walnut leaves aqueous extract, mixture of 3 extracts and Glibenclamide orderly and daily after 72 hour in 2-6 groups additional food and water. serum glucose were determined before the study, and at 1th and 4th weeks after the study. Results: serum glucose was significantly lower in diabetic Rats of 2-6 groups(P < 0.001) but Walnut leaves aqueous extract had maximum effects (P=0.002). Also the results show that using mixture of 3 extract wont have more effects on decreasing serum glucose. Conclusion: In spite of better effects of Walnut leaves aqueous extract on serum glucose rather than Tribulus terrestris Extract and Allium schoenoprasum, we can use them just as complemented common Diabetic medicine . Also not only consume more than one medicine can have better effect on control of serum glucose but also due to medicinal mixed and inconsistent effects