عنوان مقاله :
تخمين عوامل تعيين كننده اصابت و ساعات اضافهكاري در نيروي كار شهري ايران
عنوان فرعي :
Paradox of Overtime Working and Unemployment in Iran
پديد آورندگان :
كشاورز حداد، غلامرضا نويسنده Keshavarz Haddad, gholamreza , خشابي، پويان نويسنده دانشجوي دكتراي اقتصاد دانشگاه باكوني ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 98
كليدواژه :
ساعات اضافه كار , اضافه كار , درآمد اضافه كار , مدل هاي انتخاب نمونه
چكيده فارسي :
ساعات اضافه كاري بالا در ميان شاغلان و همزمان با آن نرخ بيكاري گسترده در بازار كار شهري ايران، به صورت جدي در ميان نيروي كار بخش هاي مختلف اقتصاد ايران شايع هستند، به طوري كه 61 درصد از شاغلان با سابقهي كارِ بيشتر از 31 سال، در سال 1379 بيشتر از 42 ساعت در هفته در شغل اصلي خود حضور داشتهاند و اين نسبت براي همين گروه در سال هاي 1380، 1382 و پاييز 1383به ترتيب به 9/65، 5/68 و 1/72 درصد رسيده است . همزمان، بيكاري نسبتا بالا در بازار كار ايران وجود داشته است، به طوري كه نرخ بيكاري در سالهاي 1379 تا 1383، به ترتيب 14.9، 14.8، 14.3، 12.8 و 12.3 درصد بوده است . به نظر مي رسد تمايل نيروي كار براي ترميم و افزايش درآمد، از دلايل اصلي اين وضعيت در طرف تقاضاي كار باشد. با توجه به اين شواهد، بررسي امكان باز توزيع فرصتهاي شغلي ميان شاغلان پركار و بيكاران مي تواند نكات سودمندي را براي حل اين مساله، نمايان كند. فرضيهي اصلي اين مطالعه براي بررسي اين بازتوزيع، اثر افزايش دستمزد ساعات اضافه كاري بر نرخ بيكاري بوده است. اين مطالعه، عوامل موثر بر اصابت اضافه كاري (تصميم فرد به انجام اضافه كاري) و نيز عوامل تعيين كنندهي حجم ساعات اضافهكاري در ميان مزد و حقوق بگيران شهريِ تك شغلهي بخش هاي خصوصي، عمومي و تعاوني ايران مورد بررسي قرار گرفته و ابزار تحليل اقتصادسنجي اين مطالعه، بر پايهي روش انتخاب مضاعف تونالي (1986) و هكمن (1976) بوده است. گروه هدف مطالعه، از نتايج آمارگيري هزينه و درآمد خانوار در سال 85 استخراج شد. براي انجام تحليل ها، نتايج برآوردهاي هكمن دو مرحله اي، توبيت و روش تصحيح خطاي انتخاب مضاعف نمونه، استخراج و مورد مقايسه قرار گرفت. نتايج اين مطالعه، به روشني شيوع بيشتر اضافه كاري (اصابت اضافه كاري و تعداد ساعات) را ميان نيروي كار مرد، متاهل و شاغل در بخش خصوصي نشان مي دهد. همچنين، درآمد هاي غير شغلي و تعداد فرزندان شاغل، از عوامل كاهش عرضهي اضافهكاري محسوب ميشوند. شكل تابع دستمزد ساعتي اضافه كاري، كاهش ميزان ساعات اضافه كاري در دستمزد هاي بالا را نشان مي دهد، كه اين نكته، احتمال باز توزيع موفق فرصتهاي شغلي از طريق افزايش دستمزد اضافه كاري را، تقويت مي كند.
طبقهبندي JEL: J22, J23, J33
چكيده لاتين :
For more than three decades Iranian economy has been suffering from high unemployment rates, and at the same time vast, widespread overtime working rates; such that in some years 61% of job holders with more than 31 years of experiences have worked more than 42 hours a week in their main job. At the same time, high rates of unemployment have been observed between urban Iranaian labour forces. Labors’ tendency to preserve their purchasing power beside employment fix costs is considered main explanation of this dilemma. Therefore it seems that, an appropriate wage policy (Overtime Premium regulation in our study) might be an effective instrument to redistribute the existing job opportunities by reducing the overtime hours. This paper intends to assess the feasibility of “Work Sharing” in Iranian labor market. To do so, we have used “Double Sample Selection” methodology to formulate two selection equations together with a decision rule. Our data has been extracted from the “Households’ Income-Expenditure Survey” published by Statistical Center of Iran (SCI) in 2006. Our findings explore that overtime working is more prevalent among the married labor force who have been employed in private sector. Also a "backward bending" is observed in overtime hours supply respect to overtime wage. The latter observation provides an opportunity of work sharing amongst higher wage earners in Iranian labor market.
JEL Classification: J22, J23 and J33
عنوان نشريه :
تحقيقات اقتصادي
عنوان نشريه :
تحقيقات اقتصادي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 98 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان