رابطه بين سلامت رواني و برخي متغيرهاي زمينه اي در دانشجويان دانشگاه لرستان

Relationship between Mental Health and Some Background Variables in Lorestan University Students

مقدمه: سلامت رواني يكي از مهمترين عوامل موثر در رشد و پرورش استعدادهاي دانشجويان محسوب مي شود. مطالعات متعدد حاكي از آن است كه دانشجويان نيز مبتلا به انواع اختلالات و مشكلات عاطفي هستند. هدف از اين مطالعه، مقايسه وضعيت سلامت رواني دانشجويان دانشگاه لرستان در رابطه با برخي متغيرهاي فردي و تحصيلي است. مواد و روش ها: در اين تحقيق كه يك پژوهش توصيفي بوده است، نمونه آماري تحقيق عبارت بود از تعداد 436 نفر دانشجو كه با استفاده از روش نمونه گيري طبقه اي به صورت تصادفي انتخاب شده بودند. براي گردآوري داده هاي مورد نياز يك پرسشنامه حاوي سوالات مربوط به ويژگيهاي جمعيت شناختي و مقياس سلامت رواني (Mental Health Scale) مورد استفاده قرار گرفت. به منظور مقايسه ميانگين نمرات سلامت رواني دانشجويان، آزمون t-test دو گروهي مستقل به كار گرفته شد. داده هاي پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتيجه گيري: به طور كلي مي توان گفت كه دانشجويان دانشگاه لرستان از سلامت رواني بالايي برخوردار نيستند. علاوه بر آن دانشجويان دختر نسبت به پسران آسيب پذير تر هستند و فعاليتهاي گروهي با برخورداري از سلامت رواني ارتباط دارد. يافته ها: بررسي نمرات سلامت رواني كسب شده توسط دانشجويان با ميانگين 19/164(كمي بالاتر از ميانگين پرسشنامه با ميانگين 150) نشان مي دهد كه برخي از آنان سلامت رواني پاييني دارند. يافته هاي پژوهش همچنين روشن ساخت كه دانشجويان پسر نسبت به دختران، 99 درصد (01/0p < ) از سلامت رواني بالاتري برخوردار هستند، سلامت رواني دانشجويان، ارتباطي با بومي و يا غير بومي بودن آنان نداشت و نيز دانشجوياني كه در فعاليتهاي گروهي درون دانشگاه شركت مي كردند نسبت به دانشجوياني كه در اين گونه فعاليتها شركت نمي كردند از سلامت رواني بالاتري برخوردار بودند (01/0p < ).

Background: Mental health is one of the most important factors in aptitude growth of university students. Many Studies suggest that students have some types of emotional disorders. The purpose of this study is to compare mental health of Lorestan University students in relation to some academic and personal variables. Materials and Methods: This study was a descriptive research. The sample consisted of 436 university students who were selected randomly by the group sampling method. A questionnaire consisted mental health scale (MHS) as well as demographical characteristics employed for gathering required data. We used independent t-test to compare mean scores of mental health. Findings: mental health score of students with an average of 164/19 (a little more than questionnaire average 150) shows that there is a mild degree of mental health disorders in a number of students. Male students were healthier than females. There was no relationship between native and non-native students in relation to their mental health. Finally, students who were active in the university groups were healthier than who were not active in the university groups. Conclusion: In general, it can be said that Lorestan University Students have not a high degree of mental health. Furthermore, the female students are more susceptible than males and there is a meaningful relationship between mental health of students and group activities.