ايهام موسيقايي در ديوان خاقاني و سنجش آن با ديوان حافظ

The music word play in the poetical work of Khaqani and comparing it with Hafez’s pedicel work

يكي از ويژگيهاي برجسته سبكي در بديع شعر خاقاني، بهره گيري از ايهام است و ديگر ويژگي سبكي شناخته شده او بهره گيري از اصطلاحات و واژه هاي ويژه دانشهاي گوناگون است كه در آن ميان دانش موسيقي نمودي نمايان دارد. پرسش بنيادين ما اين است كه كاربرد اصطلاحات دانش موسيقي تا چه اندازه در ايهامهاي شعر او نقش داشته است و ديگر اينكه چند و چون كار خاقاني تا چه اندازه با شعر حافظ كه آن نيز، هم از دانش موسيقي و هم از ايهام بهره بسيار دارد، سنجيدنيست. براي رسيدن به اين پاسخ، ايهامهاي موسيقايي ويژه شعر خاقاني و واژه هاي ايهام ساز مشترك در ديوان خاقاني و حافظ در اين جستار با روش آماري بررسي و دسته بندي شده اند.

One of the significant style features in the new of the Khaqani’s poem is profit of wordplay and another well known style feature of him is using of the idioms and words special for different knowledge, that between them, the music knowledge had much evident. Our basic question is that, how much are the roles of using music knowledge idiom in his poem’s wordplays, and the another question is that the work of Khaqani what could be compare with Hafez’s poem, that it used of wordplays too. For answer to this question, classified and investigation the music wordplays specially Khaqani’s poem and the common words in the Khaqani’s poetical work and Hafez’s poetical work in this essay with statistic method.