بررسي تاثير اعتماد سياسي بر مشاركت سياسي: (مطالعه دانشجويان عضو تشكل هاي انجمن اسلامي و بسيج دانشجويي دانشگاه هاي مازندران و صنعتي نوشيرواني بابل)

A Study of Political Trust Impact on Political Participation(A Case study of Student Members of the Islamic Association and the Studentʹʹs Basij of Mazandaran University and Babol Noshirvani Universi

تحقيق حاضر در صدد سنجش ميزان اعتماد سياسي و مشاركت سياسي در بين دانشجويان عضو انجمن اسلامي و بسيج دانشجويي دانشگاه هاي مازندران و صنعتي نوشيرواني بابل است. همچنين سعي شده است تا تاثير اعتماد سياسي بر مشاركت سياسي مورد بررسي و آزمون قرار گيرد. چارچوب نظري تحقيق نيز مبتني بر نظريه پاتنام درباره تاثير اعتماد بر مشاركت و همكاري است. روش تحقيق حاضر، پيمايشي مي باشد. جامعه آماري اين تحقيق كليه ي دانشجويان عضو انجمن اسلامي و بسيج دانشجويي دانشگاه مازندران و دانشگاه صنعتي نوشيرواني بابل است كه تعداد كل آنها 400 نفر مي باشد. در اين تحقيق تعداد 200 نفر از اعضاي فعال هر دو تشكل به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه گيري در اين تحقيق بر اساس نمونه گيري طبقه اي نامتناسب صورت گرفته است. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد كه ميانگين اعتماد سياسي و مشاركت سياسي دانشجويان عضو بسيج دانشجويي بيشتر از ميانگين اعتماد سياسي و مشاركت سياسي دانشجويان عضو انجمن اسلامي است. بين اعتماد سياسي و مشاركت سياسي نيز رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. در رگرسيون خطي ساده نيز مشخص گرديد كه تاثير اعتماد بر مشاركت سياسي معنادار است و متغير اعتماد سياسي 37 درصد تغييرات متغير وابسته (مشاركت سياسي) را توضيح مي دهد. در ضمن داده ها نشان مي دهد كه اگرچه تاثير اعتماد سياسي بر مشاركت سياسي دانشجويان عضو انجمن اسلامي معنادار است. اما تاثير آن بر مشاركت سياسي اعضاي بسيج، معنادار نيست.

This study tries to measure political trust and political participation among students who are members of the Islamic Association and the studentʹs Basij of Mazandaran University and Babol Noshirvani University of Technology. In addition the impact of political trust on political participation tested and studied. The theoretical framework of the study is based on Putnamʹs theory on the impact of trust on participation and cooperation. The total number of study size were 400 students. Among them 200 active members were estimated as sample size through Cochranʹs formula and they were selected through disproportionate stratified sampling method. The data was gathered through questionnaire. The results show that the mean of political trust and political participation of student members of the studentʹs Basij is higher than the mean of political trust and political participation of student members of the Islamic Association. There is a significant and positive relationship between political trust and political participation. The result of bivariate linear regression shows that the impact of political trust on political participation is significant and it explains 37 percent of political participation variation. Though the impact of political trust on political participation is significant among members of the Islamic Association but its impact on political participation is not significant among members of the studentsʹ Basij.