بررسي تاثير فناوري اطلاعات و ارتباطات (ICT ) بر شكاف نسلي( مورد پژوهش: خانواده هاي شهرستان گرمسار )

The Evaluation of ICTʹʹs Effect on Generation Gap (A CaseStudy: Families of Garmsar Province)

در سرتاسر تاريخ بشر، روابط ميان نسل ها همواره مورد توجه بوده است. هدف پژوهش شناخت ميزان و نوع استفاده خانواده ها از فن آوري اطلاعات و ارتباطات و تاثير آن بر شكاف بين نسل ها(والدين و فرزندان) مي باشد. روش پژوهش اسنادي و پيمايش است و از ابزارهاي پرسش نامه محقق ساخته و فيش برداري براي جمع آوري داده ها و اطلاعات استفاده شده است. با توجه به گستردگي جامعه آماري، حجم نمونه اي به روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي - تصادفي از فرزندان(215 نفر) و والدين(215 نفر) انتخاب شده است. جهت تجزيه و تحليل داده ها و اطلاعات از آماره هاي توصيفي و استنباطي متناسب با نوع متغيرها و فرضيه ها بهره جسته ايم. چارچوب نظري پژوهش، ديدگاه شكاف نسلي«بنگستون»، ديدگاه فن آوري اطلاعات و ارتباطات (ICT )«رايزمن» «تافلر»، « كاستلز » را شامل مي شود. يافته هاي پژوهش حاكي از آن است تفاوت معني داري بين والدين و فرزندان در ميزان شناخت، علاقه و استفاده از فن آوري اطلاعات و ارتباطات وجود دارد به طوري كه فرزندان به صورت حرفه اي و نيمه حرفه اي از فن آوري اطلاعات و ارتباطات استفاده مي كنند و والدين نيز به صورت مبتدي از آن استفاده مي كنند. در سطح اطمينان 99/0بين فن آوري اطلاعات و ارتباطات و شكاف نسلي رابطه معناداري وجود دارد و همچنين بين دو متغير، رابطه مستقيم و مثبت وجود دارد. فن آوري اطلاعات و ارتباطات در كنار ساير متغيرها باعث به وجود آمدن شكاف نسلي شده است. همچنين بين فاصله سني و اختلاف تحصيلي والدين و فرزندان و شكاف نسلي رابطه معني دار مشاهده شد.

Throughout the history of human being, the generationsʹ inter-relations were of special concern. The social sciences researchers have always tried to introduce the changing patterns of relations between the elder and the youth groups, they presented two consensus and conflict theories regarding different historical periods. One important matter in humansʹ life is always communication. Young generations whom are getting familiar with new thoughts and their level of knowledge and information is growing step by step regarding the global property of communications and are moving forward with a high velocity during which they are outstanding previous generations. The aim of this study is acknowledging the amount and kind of information and communication technology usage by families and its effect on generation gap(parent). The method of study is predicative and surveying and a research-made questionnaire and also taking notes were utilized. Regarding the great population of study, a sample was drawn with the usage of a multi-staged cluster sampling technique. 215 from the parents were chosen randomly. For analyzing the data and information, descriptive and inferential statistics were used with regard to variable and hypotheses. The theoretical framework is consisted of Bangstionʹs view of generation gap, Risemanʹs information and communication technologies (ICT) perspective, Toffler and Castells. Research findings showed that there was a significant relationship between parents and children regarding the amount of acknowledging, desire and usage of information and communication technologies and also, parents were using them in amateur manner. With a significant level of 0.99 there was a direct and positive relationship between information and communication technologies and generation gap. Information and communication technologies, beside other variables were effective in generating a generation gap. Also, there was a significant relationship between age distance and academic discord.