نيازسنجي دوره هاي آموزشي مورد نياز و پيشنهادي به منظور ايجاد كارآفريني و كاريابي در دانشجويان و دانش آموختگان دانشگاه هاي علوم پزشكي جنوب كشور

Needs assessment of entrepreneurship educational course and students and graduatesʹʹ employment in universities of medical sciences in the south of Iran

مقدمه: هدف اين پژوهش، نيازسنجي دوره هاي آموزشي مورد نياز و پيشنهادي به منظور ايجاد كارآفريني و كاريابي در دو گروه دانشجويان و دانش آموختگان دانشگاه هاي علوم پزشكي جنوب كشور مي باشد. روش كار: اين تحقيق توصيفي- تحليلي به روش مقطعي انجام شد. ابزار جمع آوري د اده ها در اين طرح يك پرسش نامه 19 سوالي از نوع تشريحي و پاسخ باز بود. نمونه هاي تحقيق متشكل از 500 نفر شامل 300 نفر دانشجويان مشغول به تحصيل در رشته پزشكي و 200 نفر دانش آموختگان و پزشكان عمومي مشغول به كار از دانشكده هاي پزشكي (شيراز، بوشهر، ياسوج و بندرعباس) بودند كه به طور تصادفي انتخاب شدند. پس از جمع آوري پرسش نامه ها و حذف موارد ناقص، تحليل داده ها انجام شد. يافته ها: يافته هاي پژوهش حاضر نشان داد بين آموزش هاي نظري و نيازهاي شغلي افراد مورد مطالعه تفاوت وجود دارد. در خصوص انجام پروژه و آشنايي با محيط كار آينده بين دو گروه دانشجويان و دانش آموختگان اختلاف معنادار نبود. در خصوص آشنايي با رايانه و زبان انگليسي، گروه دانش آموختگان به مراتب كم تر از گروه دانشجويان با اين توانمندي آشنايي داشتند. در خصوص نوآوري و خلاقيت اختلاف معناداري بين دو گروه مذكور مشاهده شد. در بررسي معرفي مشاغل مربوط نيز بين دو گروه اختلاف معنادار بود. بحث و نتيجه گيري: يافته هاي اين پژوهش نشان داد نيازهاي آموزشي دانشجويان و دانش آموختگان متناسب با بازار كار تغييرات چشمگيري داشته و تاكيد بر آموزش زبان انگليسي و كار با رايانه بايد در دوره هاي آموزشي مورد توجه خاص قرار گيرد. همچنين كمبود توجه دانشجويان به مقوله خلاقيت، نوآوري و كارآفريني و اصرار دانشجويان و دانش آموختگان به كسب مشاغل دولتي نشان از ضعف سيستم آموزشي در ايجاد روحيه خلاق و كارآفرين دارد كه توجه بيش تر مسيولين به ارايه آموزش هاي تكميلي براي دانشجويان و اساتيد را مي طلبد.

Introduction: The objective of this study was to survey needs assessment for the required and proposed educational courses in order to promote entrepreneurship and job finding among the students and graduates in universities of South Iran. Material and Methods: The present descriptive–analytic research was conducted using a questionnaire containing 19 subjective questions for needs assessment. The sample size included 300 students and 200 graduates (and employed GPs) of Shiraz, Bushehr, Yasooj and Bandarabbas universities of medical sciences selected randomly. Questionnaires were filled by the participants. Results: The results showed that there was a significant difference between theoretical education and job requirements. Also, there was a significant difference between students and the employed graduates regarding learning a foreign language. The students group was more familiar with the global systems of the medical courses than the graduates; this could be attributed to the change in educational structure as well as technological revolution. Regarding innovation and creativity, the difference was significant between the two groups. Group A does more teamwork than group B; as to the introduction of the job, the difference was significant between the two groups Conclusion: The findings indicated that negligence and lack of needs assessment have kept the students away from practical work and encounter with the related problems. The students generally believe that employment could be gained through nepotism in the first place and based on practical and scientific capabilities in the second place. This problem could be solved through educational courses for teaching computer and language skills, management, etc. Moreover, by establishing an organization for monitoring the employment process, disappointment among the students and academic staff especially physicians could be eliminated.