بررسي رابطه بين فرهنگ سازماني با كارآفريني سازماني در بين كاركنان دانشگاه لرستان

The Study of the Relationship between Organizational Culture and Organizational Entrepreneurship among the staff working in university of Lorestan

هدف اصلي اين پژوهش بررسي رابطه بين فرهنگ سازماني با كارآفريني سازماني در بين كاركنان دانشگاه لرستان مي باشد. جامعه آماري در اين پژوهش كليه كاركنان دانشگاه لرستان در سال 89-88 است كه تعداد آنها 300 نفر مي باشد، 175 نفر از كاركنان به عنوان نمونه آماري پژوهش انتخاب شدند و از روش نمونه گيري تصادفي ساده استفاده شده است. در اين پژوهش ابزار سنجش پرسشنامه محقق ساخته است كه پايايي پرسشنامه با روش آلفاي كرونباخ محاسبه شد. ضريب آن براي فرهنگ سازماني معادل 81/0 و براي كارآفريني سازماني 79/0 بوده است. اين ميزان نشان دهنده همساني دروني بين سوالات پرسشنامه مي باشد. در بخش تجزيه و تحليل آماري در آمار توصيفي از مشخص كننده هاي مركزي و پراكندگي و در بخش آمار استنباطي از آزمون هاي ضريب همبستگي پيرسون استفاده شده است. به منظور تجزيه و تحليل داده ها از بسته نرم افزاري spss15 استفاده شده است. نتايج به دست آمده از سوال ها نشان داده كه بين سه مولفه از فرهنگ سازماني (يك پارچگي و انسجام، حمايت مديريت و سيستم پاداش) با كارآفريني سازماني رابطه معني دار وجود دارد. ولي در مورد مولفه احساس هويت سازماني و كارآفريني سازماني نتايج نشان داد كه از لحاظ آماري رابطه معني دارمشاهده نشده است. نتايج به دست آمده از سوال دوم نشان داد كه بين ابعاد فرهنگ سازماني بر كارآفريني سازماني در دانشگاه همبستگي مثبت و قوي وجود دارد.

The main goal of this research is the study of the relationship between organizational culture and organizational entrepreneurship among emplogees of Lorestan university. The population consisted of all employees of Lorestan University in the Academic Year of 88-89, that is, 300 employees among which 175 were selected as research sample through applying simple random sampling. The Cronbachʹs Alpha coefficient for the organizational culture questionnaire was 0.81 while this coefficient was 0.79 for entrepreneurial organization. The results of the study showed that There are significant relationship among three components of organizational culture (i.e., integration and cohesion, management support, and reward system) and entrepreneurial organization. But the results regarding the sense of identity and organizational componet of institutional entrepreneurship showed there is no significant relationship between these two variables. Finally, there was high positive correlation between the dimensions of organizational culture in university and institutional entreprenearship.