عنوان مقاله :
بررسي آمادگي دبيران دوره متوسطه شهرستان اسلامآباد غرب در بكارگيري يادگيري الكترونيكي
عنوان فرعي :
Assessing the Preparedness of High School Teachers of West Islam Abad in Using Electronic Learning
پديد آورندگان :
مهدي زاده، حسين نويسنده گروه آموزشي مهندسي فناوري اطلاعات، دانشكده فني مهندسي دانشگاه ايلام، ايلام، ايران Mahdizadeh, Hossein , اسلام پناه، مريم نويسنده دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرمانشاه Eslampanah, M , امامعلي سبزي، رضا نويسنده ,
كليدواژه :
فرايند ياددهي- يادگيري , مهارت , يادگيري الكترونيكي , Electronic learning , آمادگي , computer-based learning , آموزش مبتني بر رايانه , دانش , Skill , Teaching-learning Process , Electronic Teaching , Knowledge , آموزش الكترونيكي
چكيده فارسي :
مقدمه: امروزه فناوريهاي نوين اطلاعاتي همه ابعاد زندگي انسان را تحت تاثير قراردادهاند و آموزش از اين امر مستثني نميباشد. آموزشگران از جمله اركان اصلي و هدايتكننده فرآيند يادگيري بوده و آمادگي آنها از شرايط و زمينههاي لازم هر نوع برنامهريزي براي ايجاد تغييرات در نظام آموزشي ميباشد. براي پيادهسازي آموزش الكترونيكي در فرايند ياددهي- يادگيري، آموزشگران و دبيران بايد از لحاظ ذهني، نگرشي، دانشي، مهارتي و سطح دسترسي آمادگي لازم را داشته باشند. اين تحقيق با هدف كلي بررسي ميزان آمادگي دبيران دوره متوسطه شهرستان اسلامآباد غرب براي بهكارگيري آموزش الكترونيكي انجام گرديد. در اين راستا آمادگي دبيران از ابعاد مختلف شامل ميزان دانش و مهارت آنها در كار با محيطهاي آموزش الكترونيكي، ميزان اعتقادشان به كاربرد اين گونه محيطها، ميزان استفاده و كاربرد اين محيطها در فرايند ياددهي- يادگيري در سال مورد مطالعه (سال تحصيلي 88- 1387)، ميزان دسترسي آنها به محيطهاي آموزش الكترونيكي مورد مطالعه قرار گرفته است.
مواد و روشها: نمونه آماري مورد مطالعه شامل 173 نفر از دبيران شهرستان اسلامآباد غرب بود، كه در قالب يك روش نمونهگيري تصادفي منظم انتخاب گرديدند. ابزار جمعآوري اطلاعات تحقيق يك پرسشنامه محقق ساخته بود كه روايي آن توسط جمعي از محققان و اساتيد تكنولوژي آموزشي و علوم تربيتي تاييد و پايايي مقياسهاي به كار گرفته در آن با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ قابل قبول برآورد گرديد. براي تجزيه و تحليل دادههاي تحقيق علاوه بر آمار توصيفي از آزمونهاي ، ضريب همبستگي رتبهاي كندال، آزمون t و تجزيه و تحليل يك طرفه واريانس استفاده گرديد.
نتايج: نتايج نشان ميدهد كه اگر چه دبيران نمونه آماري در سطح بالايي به كامپيوتر و اينترنت دسترسي داشته و به تاثير آنها و آموزش الكترونيكي در يادگيري معتقد ميباشند ولي خيلي كم از اين فناوريهاي نوين استفاده ميكنند و از اين نظر بين دبيران زن و مرد و همچنين افراد با سطوح مختلف تحصيلي تفاوتي وجود ندارد. همچنين سن دبيران با ميزان كاربرد آموزش الكترونيكي توسط آنها رابطه معناداري نداشته است.
نتيجهگيري: نتايج كلي نشان از اين دارد كه دبيران گرچه اعتقاد دارند كه آموزش الكترونيكي موثرتر از روشهاي سنتي است اما در عمل كمتر از مظاهر آن استفاده ميكنند. علت اين امر ميتواند مربوط به نحوه برخورد مسيولين با دبيران باشد. بهطوري كه اهميت زيادي براي بكارگيري يادگيري الكترونيكي توسط دبيران مدارس قايل نمي شوند. پيشنهاد ميگردد كه با دادن امتيازات خاصي به استفاده از آموزش الكترونيكي و همچنين برگزار نمودن دورههاي ضمن خدمت براي دبيران ميزان آمادگي و كاربرد آموزش الكترونيكي در دبيران بالاتر برود.
چكيده لاتين :
Background: Currently modern information technology has affected all aspects of people’s lives; and education is not an exception. Teachers have always been one of the main elements of the learning process. Teachers should be prepared for any type of educational planning and its necessary foundations and conditions. In order to apply electronic learning in the teaching-learning process, teachers should be mentally prepared and should have the necessary attitude, knowledge, skills, and accessibility. We aimed to assess the preparedness of high school teachers of west Islam Abad in using electronic learning. In this regard, we studied various aspects such as their level of knowledge and skills in working with electronic learning environments, their belief in working with such environments, the amount of use and applicability of these environments in the teaching-learning environment during 2008-2009, and their accessibility to electronic learning environments.
Material & Methods: 173 teachers were randomly selected using the systemic random sampling method. Data were collected using a researcher-made questionnaire. Its validity was confirmed by a group of researchers in the field of educational technology. Its reliability was acceptable using Cronbach’s alpha. Data were analyzed using descriptive statistics, as well as K2, Kendallʹs tau (?) coefficient, t, and one-way analysis of variance tests.
Results: Although the participating teachers had high access to computers and the internet and believed in their effect, they rarely used this technology in practice. There was no difference between the teachers’ educational level, sex, and age in using electronic learning.
Conclusion: Although the participants believed that electronic learning is more effective than the traditional method, they rarely used this technology. This could be related to the managers’ attitude towards teachers; because managers do not pay much attention to using electronic learning resources. We suggest giving higher credibility to electronic learning at schools and organizing in-service training courses for teachers regarding electronic learning.
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان