عنوان مقاله :
روانكاوي نمادها در داستان ضحاك
عنوان فرعي :
Psychoanalysis of symbols in the story of zahhak
پديد آورندگان :
فشاركي، محمد نويسنده دانشگاه آزاد اسلامي , , محمودي، خسرو نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1390 شماره 9
كليدواژه :
نقد و داستان , ضحّاك , روانكاوي , نماد , اسطوره
چكيده فارسي :
بر اساس روايت شاهنامه، ضحّاك، اسطوره بدي مطلق است و داستان او كه از شگفتانگيزترين و پرمايهترين داستانهاي شاهنامه است، شرح چيرگي و سلطه سياهي و بيداد است بر روشنايي و داد كه هزار سال طول كشيد.
در داستان ضحّاك، دقايقي وجود دارد كه هم با ديدگاههاي روانشناسان و معبّراني بزرگ چون فرويد، يونگ، ابن سيرين و... مطابقت دارد و هم با جهان نمادين و اساطيري ايران. اين داستان، جزو داستانهايي است كه برخوردار از بن مايههاي اساطيري در اوستاست.
نگارنده در اين مقاله كوشيده است با مشخص كردن نمادها و سمبلها در اين داستان، آنها را از ديدگاه اسطورهشناسي و روانكاوي مورد نقد و بررسي قرار دهد و از آنجا كه اين دو نوع نقد به گونهاي با هم پيوند دارند به مفاهيمي چون توتم، تابو و ضمير ناخودآگاه نيز توجّه شده است.
چكيده لاتين :
Based on Shahname’s narration, Zahhak, myth of mere evil and his narration that is the most phenomenal and the most enrichment narration of epopee. This is description of victory and dominance of negritude and cruelty over luminosity and justice that longed thousands of years.
In Zahhak narration exist punctilio that is concordance both with view poins of psychologist and great interpreters like Froeid, Young, Ibn Sirin. . . and with symbolic world and Iran’s mythical.
This narration is of narration that is rich of these mythical reasons in Avesta. The writer of this article, while specifying symbols in this narration, try to criticize them from the view points of mythology and psychoanalysis, and where as these two kinds of criticism link in a manner, It is considered to concept like to tem, taboo and unconscious.
عنوان نشريه :
زيبايي شناسي ادبي
عنوان نشريه :
زيبايي شناسي ادبي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 9 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان