عنوان مقاله :
نقدي بر طريق توماس آكوييني در اصالت وجود
عنوان فرعي :
Critic on the Interpretation of St.Tomas on Existentialism
پديد آورندگان :
طالب زاده، سيد حميد نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1390
كليدواژه :
ماهيت , اصالت وجود , قوه و فعل , وجود
چكيده فارسي :
اينكه چگونه وجود و ماهيت بر يكدگر افزوده ميشوند براي تبيين موجود خارجي اهميت زيادي دارد، توماس به نظريه قوه و فعل رجوع ميكند و ماهيت تام را به منزله قوه و وجود را به منزله فعليت لحاظ ميكند و از اين رو در معناي قوه و فعل توسعه ميدهد تا نسبت مفهومي آنها منحصر به حركت نباشد و شامل هر موجودي كه از وجود و ماهيت تشكيل ميشود نيز، بشود. اين مقاله ضمن طرح مباني توماس، اصالت وجود او را مورد بررسي قرار ميدهد و اين نظر را مطرح ميكند كه توماس برخلاف راي برخي توماسشناسان مشهور، اصالت وجودي نيست بلكه بدون التفات به تفكيك ميان اشتراك معنوي و حمل متواطي كه حكماي اسلامي به آن تاكيد كردهاند به نظريهاي رسيده است كه نقاط ضعف اساسي دارد.
چكيده لاتين :
The first conceptions of intellect are a beign and an essence, we must begin exploring how they are related to each other. Everything that receives something from another is potential with regard to what it receives and what is receives in it is the actuality. Thus St.Thomas returns to the doctrine of potency and act of being to explain the relation of a being and an essence by developing in their meaning to be no longer confined to the concept of motion St.Thomas is doubtful between equivocal meaning of being and univocal meaning of it and therefore he uses the term analogy. This article tries to criticize doctrine of existentialism of St.Thomas.
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان