نقش و جايگاه كليساي ارتدوكس در نظام سياسي روسيه (از سال 1917 تا 2010)

The Status and Role of the Orthodox Church in Russia’s Ruling system1917-2010

هدف اصلي اين نوشته پي بردن به نقش و جايگاه كليساي ارتدوكس در نظام سياسي روسيه از سال 1917 تا 2010 م است. از همين‌رو، يك پرسش مطرح شد كه چه رابطه‌اي ميان كليساي ارتدوكس و نظام سياسي روسيه در اين دوره وجود داشته است؟ و براي پاسخ به اين پرسش هم يك فرضيه‌ي اصلي مطرح گرديد: همكاري دولت با كليسا همواره محدود بوده است و بر مبناي عدم دخالت در كار يكديگر استوار است. افزون بر اين، كليسا نقش مهمّي در حفظ و دفاع از هويّت ملّي، گسترش زبان و فرهنگ ملّي داشته است. هويّت بخشي براي روسيه يكي از كاركردهاي كليسا به شمار مي‌رود. به عبارت ديگر، مي‌توان گفت كه هويّت روسيه با مسيحيّت ارتدوكس پيوند خورده است. براي بررسي فرضيه‌ي مورد نظر، از وضع قانون جديد «آزادي عقيده و عمل» در روسيه و رابطه‌ي دين و سياست و رويكرد آن در غرب بهره گرفته شده است.

The main purpose of this essay is the recognition of the status and role of The Orthodox Church in Russia’s ruling system from 1917-2010; therefore, the question that is put forth in this research is: What correlation existed between The Orthodox Church and Russia’s ruling system? In order to respond to this question, a major hypothesis is highlighted: The government and the Orthodox Church have regularly had limited affiliation and their relationship is based upon non-interference. In addition, The Orthodox Church has had a leading role in defending and maintaining the national identity as well as advancing the national language and culture. Allocating identity is one of the functions of the Orthodox Church; in other words, one can say that Russia’s identity is intertwined with the Christian Orthodox. To investigate this hypothesis, references have been made to the new “freedom of belief and act” rule and the correlation between religion and politics in The West.