ابزاري بودن منطق

Instrumentality of Logic

نوشتار حاضر، درصدد بررسي جايگاه دانش منطق در ميان ديگر دانش‌هاست. از آنجا كه بررسي تمايز علوم و تقسيم‌هاي علم نقش بسزايي در روشن شدن مسيله مورد بحث دارد، در آغاز، بحث مختصري در باره دو نكته مزبور مطرح كرده، سپس به اثبات ابزاري بودن منطق مي‌پردازيم. بدين امر نيز توجه داده مي‌شود كه در باب منطق دو ديدگاه مي‌توان داشت: يكي نگاه في‌نفسه، و ديگري در قياس با ديگر علوم، كه غرض اصلي از علم منطق جهت دوم است. ازهمين ديدگاه است كه منطق، دانشي ابزاري به شمار آمده كه همه دانش‌ها بدان نيازمندند. در بخش پايانيِ مقاله، معناي ابزاري بودن منطق بررسي شده و روشن مي‌شود كه منطق ضمانت صحت فكر، از نظر صورت و ماده را بر عهده دارد. ولي در منطق، بحث از ماده فكر، به طور كلي صورت مي‌گيرد و اين علم به مواد خاص و جزيي كه در افكار گوناگون به كار مي‌رود، نمي‌پردازد.

The present article focuses on the place of logic among other sciences. Since the assessment of scientific distinction and classification play a pivotal role in clarifying the issue in question the paper will, in the first place briefly, discuss them and then begin proving the instrumentality of logic. It also mentions that we can look at logic both as something in itself and as something in relation with other sciences. The second perspective constitutes the objective behind logic and it is based on this outlook that logic has been deemed as instrumental science in relation with other sciences. Studying the meaning of logical instrumentality, the paper, in the end, explains that logic grantees the accuracy of thought both formally and materially, though it dose not generally discuss about the matter of thought.