اثر تزريق بروگلوكنات كلسيم پيش و بلافاصله پس از زايش بر توان توليدي، بروز ناهنجاري‌هاي متابوليكي و وضعيت رحم در گاوهاي تغذيه شده با نمك هاي آنيونيك

Effect of Calcium Borogluconate Injection pre and Immediately Postpartum on Production Performance, Incidence of Metabolic Disorders and Situation of the Uterus After Calving in Cows Fed Anionic Diet

هدف اين پژوهش، تعيين اثر تزريق محلول بروگلوكنات كلسيم، 48 و 24 ساعت پيش از زايش و بلافاصله پس از زايش بر مصرف ماده خشك ، توليد شير روزانه، بروز ناهنجاري هاي متابوليكي و عفونت هاي رحمي طي 21 روز اول پس از زايش در گاوهاي تغذيه شده با جيره آنيونيك (55- ميلي اكي والان در كيلوگرم ماده خشك) پيش از زايش بود. تعداد 36 راس گاو هلشتاين براساس دوره شيردهي بلوك بندي شده و به طور تصادفي به 4 تيمارتزريقي بروگلوكنات كلسيم 40 درصد به مقدار 500 سي سي به صورت زير جلدي در زمان هاي متفاوت پيش و پس از زايش اختصاص يافت، تيمارهاي آزمايشي شامل 1) بدون تزريق؛ 2) تزريق 48 ساعت پيش از زايش ؛ 3) تزريق 24ساعت پيش از زايش و 4) تزريق بلافاصله پس از زايش؛ بودند و مدت ركوردگيري و جمع آوري داده هاي آزمايشي 21 روز بود. ماده خشك مصرفي در تيمارهاي 3،2،1 و4 به ترتيب 87/10 ،32/12 ،63/12 و03/15 كيلوگرم در 24 ساعت اول پس از زايش بود. تجزيه و تحليل آماري داده هاي به دست آمده در مورد ماده خشك مصرفي تفاوت معني داري (05/0P < ) را بين تيمارها نشان داد. ميانگين توليد شير روزانه در 21 روز اول دوره شيردهي در هر يك از تيمارهاي 3،2،1 و4 به ترتيب0/36، 7/38، 9/38 و 3/40 كيلوگرم در روز بود . اثر تيمارها بر توليد شير معني دار (05/0P < ) بود. آناليز رگرسيون لجستيك داده ها نشان داد كه تيمار اثر معني داري بر بروز هيپوكلسيمي تحت درمانگاهي داشت و گاوهاي تيمار1، 10 برابر بيش ترهيپوكلسيمي را نسبت به تيمار4 نشان دادند (05/0P < ). تيمار 4 اثر معني داري بر بروز كتوز داشت و گاوهاي تيمار 1، 43/2 برابر بيش تر كتوز را نسبت به تيمار 4 نشان دادند (05/0P < ). اما تيمارهاي آزمايشي بر بروز تب شير، جابه جايي شيردان، جفت ماندگي، متريت و اندومتريت اثر معني داري نداشتند (05/0P > ). در كل، تزريق كلسيم به ويژه بلافاصله پس از زايش ماده خشك مصرفي در روز زايش را افزايش و ناهنجاري هاي متابوليكي از قبيل هيپوكلسيمي و كتوز را كاهش داد.

The objective of this study was to determine the effect of calcium borogluconate injection 48 and 24 hours prepartum and immediately after parturition on dry matter intake at day of calving, milk yield, incidence of metabolic disorders and uterine conditions during the first 21 days postpartum in cows fed anionic diets. Thirty six lactating dairy cows were balanced by parity (1, 2, 3+) and allocated to 4 subcutaneous injection treatments of 15.2 gr calcium as borogluconate at different times pre and postpartum than expected calving date . Group 1 consisted of 9 cows receiving no treatment before or after parturition. Group 2 consisted of 9 cows receiving calcium borogluconate 48 h prepartum.Group 3 consisted of 9 cows receiving calcium borogluconate 24 h prepartum. Group 4 consisted of 9 cows receiving 15.2 gr of ca as borogluconate immediately postpartum. Dry matter intake was in treatments 1, 2, 3 and 4 was 10.87, 12.32, 12.63 and 15.03 kg in the first 24 h after calving, respectively And indicated significantly difference among treatments. milk yield in 2, 3 and 4 treatments was significantly greater than group 1 in the first 21 days of lactation (38.7, 38.9, 40.3 vs 36.07 kg/d). Treatment had a significant effect on the subclinical hypocalcemia incidence so incidence risk of subclinical hypocalcemia in 1 treatment was 10 times more likely than 4 treatment. Data regression analysis indicated that 4 treatment had a significant effect on the ketosis incidence. So that the cows no calcium injection 2.43 times more likely to experience ketosis than 4 treatment. But experimental treatments were not significantly effect on the incidence of milk fever, displacement abomasum, retained placenta, metritis and endometritis. In general, calcium injection, especially immediately after parturation increased the dry matter intake in day of calving and reduced metabolic disorders such as hypocalcaemia and ketosis.