يك الگوي نظري مبتني بر نظريه رفتار مشكل براي تبيين رفتارهاي مشكل: تمركز بر نقش ميانجي عوامل رواني، اجتماعي

A Theoretical Pattern based on Difficult behavior Theory to Explian Difficult Behaviors

طرح بحث: هدف از مطالعه حاضر، ارزيابي ويژگي هاي روانسجي نسخه فارسي سازه هاي رواني، اجتماعي به عنوان پيش بيني كننده هاي رفتارهاي مشكل، در چارچوب يك الگوي روابط ساختاري مبتني بر نظريه رفتار مشكل بود. روش تحقيق: روش بررسي خود گزارشي مقطعي به كار گرفته شد. 505 دانش آموز (288 پسر و 217 دختر ) از بين 18 دبيرستان با روش نمونه‌گيري طبقه‌اي، خوشه‌اي انتخاب شدند. ابزارهاي اصل ي سنجش شامل پرسشنامه سلامت و رفتار نوجوان ، مقياس شايستگي اجتماعي سايمونس- مورتن و عزت نفس روزنبرگ بودند. رويكرد تحليلي الگوي معادلات ساختاري براي آزمون روابط ميان سازه‌هاي رواني، اجتماعي و با رفتارهاي مشكل چارچوب نظري مطالعه حاضر، بكار گرفته شد. يافته‌ها: نتيجه نهايي تحليل عاملي تاييدي، تدوين يك الگوي جديد براي تبيين رفتارهاي مشكل نوجوانان و شناسايي پديده سندرم رفتار مشكل بود. شاخص هاي آماري نشان داد كه الگو تناسب قابل قبولي با داده‌ها دارد (شاخص CFI و NNFI برابر با 98% و شاخص RMSEA برابر با 065/0) همچنين اين الگو شاخص خطر در سطح فردي را به عنوان ميانجي اثرات خانواده، همسالان و مدرسه بر رفتارهاي مشكل ، مشخص نمود. نتيجه‌گيري: تحليل عاملي از وجود سندرم رفتار مشكل حمايت مي كند. يافته‌ها پيشنهاد مي كند كه الگوي جديد تبيين رفتار مشكل مي تواند در مطالعات مربوط به نوجوانان ايراني بكار گرفته شود.

Discussion: The present study aims at assessing the psychological characteristics of the Persian version of mental and social structures as anticipators of difficult behaviors within the framework of a pattern of structural relations based on difficult behavior research. Method: The research is of periodic self-report type. N=505 comprised of 288 high school boys and 217 high school girls selected from among students of 18 high schools through sorted, cluster and two-phase sampling. The main tools include juvenileʹs behavior and health questionnaire, Simons-Morten social aptness scale, and Rosenberg self-esteem.Analytical approach of structural equations pattern used to test the relationship among mental and societal structures and difficult behaviors. Findings: The ultimate result of factor affirmative analysis was development of a new pattern for explaining the juvenilesʹ difficult behaviors and identifying difficult behavior syndrome. Statistical indices indicated that the pattern has acceptable proportion with the data (CFI and NNFI index= 0.98, and RMSEA index= 0.065).The pattern determined the danger index in individual level as mediator of the impacts of some factors such as family, peers and school on difficult behaviors. Conclusion: Factor analysis supports the existence of behavior syndrome. The findings suggest that the new pattern for explaining difficult behavior may utilize in the studies related to Iranian Juveniles