شماره ركورد :
562955
عنوان مقاله :
اثرات چراي دام بر كربن، نيتروژن و زيست توده ميكروبي خاك در برخي مراتع مرجع استان چهارمحال و بختياري
عنوان فرعي :
Effects of Livestock Grazing on Soil Carbon, Nitrogen and Microbial Biomass in some Reference Pastures of Chaharmahal Va Bakhtiyari Province
پديد آورندگان :
رياحي ، مريم نويسنده , , رييسي، فايز نويسنده دانشگاه شهر كرد ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 0
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
13
از صفحه :
49
تا صفحه :
61
كليدواژه :
ترسيب كربن , چراي مفرط , زيست توده ميكروبي , كربن آلي , مديريت مرتع , نيتروژن
چكيده فارسي :
چراي مرتع توسط دام ممكن است به طور مستقيم و غير مستقيم سبب ايجاد تغييراتي در ويژگي‌هاي خاك و در نتيجه رشد و فعاليت ميكروب هاي خاك، و زيست توده ميكروبي آن گردد. اين مطالعه با هدف بررسي نقش مديريت مرتع (قرق و چرا) بر كربن و نيتروژن ، زيست توده ميكروبي در مراتع طبيعي استان چهارمحال و بختياري انجام شد. سه مديريت مرتع شامل الف) قرق، ب) چراي تحت كنترل و ج) چراي آزاد (مفرط) در مجاورت يكديگر در سه منطقه سبز كوه (18 سال قرق)، بروجن ( 23 سال قرق) و شيدا (2سال قرق) در استان چهارمحال و بختياري انتخاب و از عمق 15-0 سانتي‌متري نمونه هاي خاك جمع آوري و ميزان كربن آلي، نيتروژن كل خاك و كربن و نيتروژن زيست توده ميكروبي در شرايط استاندارد اندازه‌گيري شد. مديريت كنترل ورود دام و قرق در منطقه سبز كوه باعث افزايش نيتروژن خاك گرديد. منطقه سبز كوه و شيدا به ترتيب بيشترين (mg g-1 6/14) و كمترين (mg g-1 80/4) مقدار كربن آلي خاك را داشتند و ميزان كربن آلي و نيتروژن به طور معني دار در منطقه سبز كوه با اقليم مرطوب تر بيشتر از دو منطقه ديگر بود. زيست توده ميكروبي خاك در مرتع قرق 366 درصد بيشتر از مراتع تحت چراي آزاد در منطقه سبزكوه گرديد، در حالي كه در منطقه شيدا چراي سبك و كنترل شده بيشترين زيست توده ميكروبي خاك را نشان داد. در منطقه بروجن اثر مديريت مرتع بر زيست توده ميكروبي معني دار نبود. در مجموع به نظر مي‌رسد خاك اكوسيستم‌هاي مرتعي مناطق سبز كوه و بروجن با مديريت مناسب و صحيح قابليت احيا شدن دارند در حالي كه در منطقه شيدا براي احياي خاك، ايجاد حالت پايا و بهبود كيفيت و باروري خاك زمان طولاني تري لازم است.
چكيده لاتين :
Livestock grazing may directly and indirectly make changes in plant cover and soil properties, with a consequence for alterations in soil microbial activity, growth and biomass. The primary objective of this study was to assess the effects of pasture management (grazing and ungrazing) on soil N and C contents, and the amounts of microbial biomass C and N in the natural pastures of Chaharmahal Va Bakhtiyari province. Three managerial regimes including: a) long-term ungrazed, b) controlled grazed and c) free (over) grazed in close vicinity were selected at three sites including SabzKouh (grazing- protected for 18 years), Boroujen (grazing-protected for 23 years) and Sheida (grazing-protected for 2 years). Soil samples were collected from 0-15 cm depth and organic C, total N and microbial biomass C and N were measured under standard conditions. Results showed that SabzKouh and Sheida sites had the highest (14.6 mg g-1) and the lowest (4.80 mg g-1) soil C stocks, respectively. Soil N and C contents at SabzKouh were significantly higher when compared to the other sites, probably due to more rainfall and humid climate. The amount of microbial biomass was significantly higher (366%) in ungrazed than grazed soils at SabzKouh, while at Sheida the light grazing pasture had a greater soil microbial biomass, and no change was found at Boroujen site. In brief, degraded pastures at SabzKouh and Boroujen seem to recover rather quickly from the long-term overgrazing with a proper management, while pasture ecosystems at Sheida site with cropping history need a much longer period for steady-state conditions and for improvements in soil quality and fertility after long-term soil degradation and disturbance.
سال انتشار :
1391
عنوان نشريه :
دانش آب و خاك
عنوان نشريه :
دانش آب و خاك
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت