عنوان مقاله :
معرفت لازم و كافي در دين از منظر درونديني
عنوان فرعي :
Essential and Sufficient Knowledge from an Intra-religious Perspective
پديد آورندگان :
حسينزاده، محمد نويسنده موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) Hossinzadeh, mohammad
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1386 شماره 7
رتبه نشريه :
فاقد درجه علمي
كليدواژه :
حجت , ظواهر , يقين بالمعني الاخص , يقين بالمعني الاعم , علم متعارف , ادله ناهي از ظن , خبر واحد , اعتبار ظن
چكيده فارسي :
مبحث معرفت لازم و كافي در دين جنبههاي گوناگوني دارد: 1. كافي نبودن ظن و اعتبار نداشتن آن در حوزه اصول اعتقادي؛ 2. لزوم دستيابي به علم در اين زمينه؛ 3. اعتبار داشتن يا نداشتن معرفت تقليدي دراين زمينه؛ 4. معناي علم و معرفت لازم. گرچه انديشمندان مسلمان، بهويژه متكلمان و اصولدانان، به سه امراول پرداختهاند، از مسيله اخير غفلت ورزيده يا پاسخ آن را روشن تلقي كردهاند. در هر صورت، مسيله اعتبار معرفت ظني در حوزههاي مختلف دين، بهويژه در بخش عقايد، از گذشتهاي بسيار دور، حتي در عصر شيخ الطايفه ابوجعفر طوسي (460 ق) نيز بررسي شده است. در ميان متاخران، پژوهشهاي محقق قمي (1231 ق) و شيخ انصاري (1281ق). درخور توجه بيشتري است. حل اين مسيله با نگاهي درون ديني به مبحث معرفت لازم و كافي در دين، كه موضوعي معرفتشناختي با نگاهي برون ديني است، كمك شاياني خواهد كرد. از اينرو، نخست نگاهي گذرا به ديدگاههاي مطرح شده در اين مسيله ميافكنيم، سپس به بررسي و ارزيابي ادله آنها ميپردازيم.
چكيده لاتين :
Essential and sufficient religious knowledge has different aspects including the following: a) Inadequacy of conjectural knowledge and its invalidity in ideological principles b) insufficiency and essentiality of obtaining knowledge in this area c) validity or invalidity of imitative knowledge in this area d) the meaning of essential knowledge.
Though Muslim thinkers especially theologians and those specialized in ‘principles of jurisprudence’ have dealt with the first three issues, they ignored the last one or considered it as vivid and clear.
However, the validity of conjectural knowledge in different religious spheres particularly in the sphere of beliefs is not a new issue. It was dealt with even at the time of Abu Jafar Tusi. Among the later scholars, the researches made by Muhaqqiq Qumi and Sheik Ansari are more worthwhile.
Finding a solution to this problem on intra-religious outlook basis will largely contribute to the issue of essential or sufficient knowledge in religious issues, which is, in turn, an epistemological issue being looked at from an extra-religions angle. Thus we will first pay a glance at the views prevailing in this regard and then we will assess their arguments.
چكيده عربي :
يتضمن موضوع المعرفه اللازمه و الكافيه في الدين جوانب متعدده:
1. عدم كفايه الظن و عدم اعتباره من المسايل الاعتقاديه؛
2. ضروره حصول درجه اليقين في معرفه هذه المسايل؛
3. ايفا او عدم ايفا المعرفه التقليديه في هذا الجانب؛
4. معني? المعرفه الضروريه.
لقد اهتم المفكرون المسلمون و خاصه علما الكلام و علما الاصول بالجوانب الثلاثه الاولي الا انهم لميهتموا بالجانب الاخير او اعتبروا الاجابه عليه واضحه.
ان بحث موضوع ايفا المعرفه الظنيه في عدد من المواضيع المرتبطه بالدين و خاصه العقايد يعود الي? زمن بعيد جداً كما اجريت دراسات حوله في عصر شيخ الطايفه ابوجعفر الطوسي (460 القمري). و قد اولي? المتاخرون اهتماماً اكبر بدراسته و كانوا رواده و يتجلي? ذلك في بحوث المحقق القمّي (1231 القمري) و الشيخ الانصاري (1281 القمري). ان حل هذه المساله من خلال نظره نابعه من داخل الدين للمعرفه الضروريه للدين باعتبارها من المواضيع التي المعرفتيه و من زاويه خارجه عن نطاق الدين له فوايد جمه. تقدم المقاله في البدايه لمحه عن الارا المطروحه حول هذا الموضوع و من ثمّ تحاول مناقشتها و تقييم الادله التي تعتمدها.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 7 سال 1386
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان