عنوان مقاله :
اثبات علم و نفي سفسطه در معرفت (بازسازي برهان ابنسينا و آثار آن)
عنوان فرعي :
Sophistry Rejected: a Reconstructions of Avicennian Proof and its Consequences
پديد آورندگان :
سليماني اميري، عسكري نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1387 شماره 9
رتبه نشريه :
فاقد درجه علمي
كليدواژه :
علم , نظري , نفي سفسطه , واجبالوجود , بديهي
چكيده فارسي :
ابنسينا در نفي شكاكيت و اثبات علم، راه نوي پيموده است. وي براساس اصل امتناع تناقض كه بديهيترين اصل است، ميان ضرورت وجود علم و سفسطه مقابله مياندازد و با اين اصل، نشان ميدهد كه سفسطه دچار تناقض است و از آن، ضرورت علم را نتيجه ميگيرد. نيز براساس اين اصل، بين اينكه همه علوم نظري باشند يا بعضي از آنها مبدا و غيرنظري باشند، مقابله مياندازد. سپس نشان ميدهد نظري بودن همه علوم با تناقض روبرو ميشود. بدينسان، تقسيم علم به بديهي و نظري را نتيجه ميگيرد. برهان ابنسينا، عقلي محض است و اين برهان، ثمرههايي دارد كه هرچند خود وي ميوههاي آن را نچيده است. از جمله آن ثمرهها اين است كه وجود علم و نفي سفسطه، ضرورت ازلي دارد. در نتيجه، با آن ميتوان وجود واجب را به اثبات رساند.
چكيده لاتين :
To reject skepticism, Avicenna has put forth a new proof. Based on the principle of non-contradiction, the most self-evident principle, he considers knowledge as contrary to sophistry concluding that sophistry leads to contradiction and thus knowledge is necessary. Similarly, based on this same principle, he regards the statement that ʹʹall sciences are speculativeʹʹ as contrary to the statement that ʹʹsome sciences are self-evidentʹʹ, showing that the former ends in contradiction and thus sciences are divided into speculative and
self-evident. His proof is purely rational and it is followed by a sort of consequences, which Avicenna himself did not predict. Among its consequences is that the existence of knowledge and non-existence (negation) of sophistry is eternally necessary serving thus as a platform to prove the existence of the necessary being.
چكيده عربي :
سلك ابنسينا طريقاً جديداً من اجل نفي الشكاكيه و اثبات العلم. يقارن ابنسينا بين ضروره وجود العلم و السفسطه بالاستناد الي? اصل امتناع التناقض و الذي يمثل اكثر الاصول بداهه، و يبين عن طريق هذا الاصل ما تعانيه السفسطه من تناقض و يخلص الي? القول بضروره العلم و استناداً الي? هذا الاصل يعقدْ ابنسينا مقارنه بين الراي القايل بان جميع العلوم هي علوم نظريه و الراي الذي يقول بان بعضها مبدا و غير نظري ويشير الي? ان القول بكون جميع العلوم نظريه قول فيه تناقض و بالنتيجه فان العلم لابد ان يكون علي? نوعين: بديهي و نظري. ان برهان ابنسينا عقلي محض و لهذا البرهان ثمار علي?الرغم من انه لميقوم بقطفها. و من بين هذه الثمار هو انه لوجود العلم و نفي السفسطه ظروره ازليه، و بالتالي يمكن بواسطتها اثبات وجود الواجب.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 9 سال 1387
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان