عنوان مقاله :
بررسي و نقد نظريه تربيتي فمينيسم
عنوان فرعي :
A Critique of the Educational Theory of Feminism
پديد آورندگان :
حكمت، محمدآصف نويسنده دانشجوي دكتري فلسفه تعليم و تربيت اسلامي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1391 شماره 7
كليدواژه :
Criticism , نقد , Educational Theory , FEMINISM , Humanism , positive and negative outcomes , Women , الانسانيه , النسا , العواقب الايجابيه والسلبيه , النقد , النظريه التربويه , اومانيسم , زنان , فمينيسم , نظريه تربيتي , النسويه
چكيده فارسي :
فمينيسم، به مثابه نظام فكري برآمده از انگاره اومانيسم، بازتاب مكتبهاي فكري مدرن غربي، در بحث زنان است. با توجه به ويژگيهاي مشترك همه گرايشها، ميتوان تعريف و نظريه تربيتي مشترك و نسبتاً فراگير براي آنها در نظر گرفت. فمينيستها عرصه تعليم و تربيت را بهترين بستر براي توانمندسازي زنان و ترويج ديدگاههاي نقادانه مبتني بر جنسيت، رسيدن به برابري كامل زن و مرد، گسترش رشته مطالعات زنان و غيره از اهداف خود در اين عرصه ميدانند. براي رسيدن به اين اهداف، اصول و روشهاي همچون نقد، تشابهمحوري، مخالفت با خانهداري و مادري، الگوسازي فمينيستي و غيره را در پيش گرفتهاند.
در ارزيابي و نقد فمينيسم بايد توجه داشت كه اولاً، نبايد نهضت دفاع ازحقوق و كرامت زنان را با فمينيسم يكسان پنداشت؛ ثانياً، آثار مثبتي كه اين نهضت داشته، نه آثار انديشههاي فمينيستي، بلكه آثار طرح بحث حقوق زنان در غرب است؛ ثالثاً، در يك نگاه جامع ضمن توجه به آثار مثبت طرح بحث حقوق زنان، بايد به پيامدهاي ويرانگر انديشههاي فمينيستي نيز توجه نمود.
چكيده لاتين :
Feminism as a social movement, an ideological system and one of the products of humanism. It grew in a secular cultural context and developed as part of the Westʹs modern thought. This movement focused on the field of education and urged for making an overall change in it. It is not easy to expound the theoretical principles and philosophical theory of feminism. Anyway, the different feministic trends share common grounds with current philosophies in negative approach, and they all reject rationalism, objectivism, and fundamentalism in ontology, and epistemology, essentialism and dualism in anthropology. In axiology they emphasize on secularism, individualism, supervision instead of justice, and the superiority of feministic values.
In order to evaluate feminism, first we should not consider that the movement for defending womenʹs rights and reviving their human dignity to be the same as feminism. Second, some of the positive consequences of feministic thoughts are not consequent on these thoughts but on the question of womenʹs rights in West. Third, it is necessary to simultaneously consider the positive outcomes and devastating effects of feministic thoughts.
چكيده عربي :
انّ الايديولوجيه النسويّه (فيمينزم) هي بمثابه نهضهٍ اجتماعيهٍ ونظامٍ فكريٍّ ناشي من مبدا الانسانيه، حيث وُلدت في احضان الثقافه العلمانيه، ومن ثمّ اتّسع نطاقها باعتبارها جانب من الفكر الغربي الحديث. وقد اتّخذت هذه النهضه ساحه التعليم والتربيه مركزاً لنشاطاتها، ودعت الي ايجاد تغييرات شامله في هذا المضمار. والحديث عن الاُصول النظريه والنظريه الفلسفيه للنسويه هو امرٌ صعبٌ، وفي نفس الحين فانّ الميول المختلفه في مجال النسويه تشترك من حيث التوجّه السلبي نحو انواع الفلسفه الموجوده، وجميع هذه الميول عقليه حيث ترفض الذاتيه في مجال الوجوديه والمعرفه، وكذلك ترفض الذاتيه والازدواجيه في مجال الوجود الانساني. امّا في مجال المبادي فهي توكّد علي الدنيا والفرديه والعنايه بدلاً عن العداله وافضليه المبادي الانثويه.
وعند تقييم النسويه، يمكن اولاً اعتبار نهضه الدفاع عن حقوق المراه واحيا كرامتها الانسانيه متكافيه مع النسويه. وثانياً فانّ بعض الآثار الايجابيه للايديولوجيه النسويه لا تنشا عن آثار هذه الافكار التي هي ناشيه من آثار مباحث حقوق المراه في الغرب. وامّا ثالثاً، فانّ الاهتمام المتزامن بالآثار الايجابيه والعواقب المخرّبه للايديولوجيه النسويه يعدّ ضرورياً.
عنوان نشريه :
اسلام و پژوهش هاي تربيتي
عنوان نشريه :
اسلام و پژوهش هاي تربيتي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 7 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان