تاثير درمان شناختي رفتاري مديريت استرس در كيفيت زندگي و افسردگي بيماران MS زن شهر اراك

The Effect of Cognitive-Behavior Stress ManagementTreatment on Quality of Life and Depression in FemaleMultiple Sclerosis Patients

مقدمه: بين كيفيت زندگي و سلامتي ارتباط نزديكي وجود دارد. بيماري‌هاي مزمن در سلامتي و كيفيت زندگي اثرات منفي دارند. پژوهش‌ها نشانگر تاثير مثبت درمان شناختي - رفتاري مديريت استرس بر اختلالات رواني و مشكلات جسمي‌ بوده است. هدف پژوهش تعيين اثر‌بخشي درمان شناختي رفتاري مديريت استرس در كيفيت زندگي و افسردگي بيماران ام اس زن بود. روش: براي انجام پژوهش از طرح پيش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه كنترل استفاده شد. جامعه آماري عبارت بود از زنان بيمار مبتلا به ام‌اس كه در سال 1389 در اراك ساكن بودند. نمونه 40 نفر از بيماران ام اس زن شهرستان اراك بود كه به روش نمونه‌گيري تصادفي انتخاب و سپس به طور تصادفي در دو گروه آزمايش و كنترل جايگزين شدند. نخست افراد هر دو گروه به پرسشنامه كيفيت زندگي مخصوص بيماران ام اس (MSIS-29) 29 سوالي و آزمون افسردگي بك (BDI) 21 سوالي پاسخ دادند. پس از آن، گروه آزمايش يك دوره 10 جلسه‌اي درمان شناختي- رفتاري مديريت استرس دريافت كرد، اما گروه كنترل هيچگونه مداخله‌اي دريافت نكرد. در پايان دوره درمان، افراد هر دو گروه دوباره به پرسشنامه كيفيت زندگي و آزمون افسردگي بك پاسخ دادند. يافته‌ها: تحليل داده‌ها با استفاده از تحليل واريانس چند متغيره براي نمرات افتراقي نشان داد كه افسردگي بيماران ام اس گروه آزمايش كاهش معني‌دار داشته است و كيفيت زندگي بيماران ام اس گروه آزمايش نيز در مقايسه با گروه كنترل افزايش معني‌دار داشته است. نتيجه‌گيري: درمان شناختي - رفتاري مديريت استرس، كيفيت زندگي بيماران ام اس را افزايش و افسردگي آنها را كاهش مي‌دهد و مي‌تواند به عنوان مكمل درمان دارويي مورد استفاده قرار گيرد.

Introduction: There exists a close relationship between the quality of life and health, and the chronic diseases have negative effects in this respect. Researchers have shown the positive impact of stress management on reducing psychological and physical disorders. The goal of the present study was to determine the effectiveness of cognitive-behavior stress management treatment on the quality of life and depression in female Multiple Sclerosis Patients. Method: A pretest post-test design with control group was used in this study. The population included the female MS patients who resided in Arak in the year 1389/2010. A sample of 40 patients was randomly selected and assigned into control and experimental groups. All the participants responded to a 24 item Life Style Questionnaire as well as to Beck Depression inventory (BDI) which comprised 21 items. Then, the experimental group participated in a 10- session cognitive-behavioral stress management treatment. After the treatment program, the questionnaires were submitted to both groups. 1. Assistant Professor, Mal yer University; email: drmasgari@yahoo.com) 2. Assistant Professor, Arak University of Medical Sciences 3. MA in General Psychology, Arak University of Medical Sciences Clinical Psychology Studies Quarterly V.1 N.5 Winter 2011 10 Results: The results of MONOVA analysis revealed that the life style of patients considerably increased whereas their depression significantly reduced. Conclusion: The cognitive-behavioral stress management treatment program can effectively reduce the depression of the female MS patients. Meanwhile, these people can enjoy a better life while exposed to such treatment program. This can play the role of supplement for pharmacological treatment