تجددگرايي، سر مايه اجتماعي و خانواده ايراني

Modernity, Social Capital and the Iranian Family

چكيده خانواده ايراني با چالش هاي بسيار روبروست .تغيير تنش و جايگاه زنان،افز ايش ميزان طلاق،كاهش ميزان ازدواج،تغيير نگاه به نقش همسر،مركز يت تصميم گيري خانواده در جامعه،و...كه به مجموعه اي از نقش هاي متعارض انجاميده است.و ضعيت تعارضي حوزه مطا لعات در ايران را به طر ح فرو پاشي خانواده،مضيقه از دواج و طلاق كشانيده است.توجه به دوام يا فرو پا شي خانواده به دليل نفوذ مدرنيته در جامعه ايران ،دل نگراني هايي را براي كار شنا سان در حو ضه خانواده در ايران بو جود آورده است ومهم تر ين دليل اين دل نگراني ،تحولات ودگركو نيهاي فراواني استكه به مرورتقريباًدر تمامي ابعاد و زواياي سا ختي-كاركردي خانواده به و جود آمده است.در اين مقاله كه بر گر فته از پا يا ن نا مه د كتر ي مي باشد در حقيقت در پي د ستيا بي به اين مسيله مي با شدكه آيا خانواده ايراني در معرض فر و پا شي است يا گذار؟كداميك در خانواد ههاي ايراني مصداق دارد ؟براي پاسخگويي به اين سوال به روش فراتحليل به بر رسي اين مو ضوع در تحقيقات و پژو هش هاي موجود پر داختيم.همچنين قابل ذكر است كه فر ض اصلي اين پژوهش كه به نظر مي رسد خانواده هاي ايراني در معر ض فرو پاشي مي باشند ،رد شدو نتاي ج مطالعات نشان داد كه خانواده هاي ايراني در معر ض گذار مي باشند ونه فرو پاشي.چار چو ب نظري پژو هش از رويكرد ديا لكتيكي نظريه پردازان جامعه شاسي استفاده شد.همچنين قابل ذكر است كه در پا يان به ارايه راهكارها و راهبردهايي براي گذشت خانواده ايراني از دوران گذار پرداختيم.

Abstract The Iranian family confronts many challenges. Changes in womenʹs role and stand, the increase in divorce rate, the decreased in marriage rate, view change to the role of wives, the centrality of family decision making in the society and the like have led to paradoxical roles. This situation has directed the domain of Iranian studies towards family breakup, and challenges in divorce and marriage. Attention to family stability or breakup has created concerns in the Iranian family domain experts due to modernism being introduced to the Iranian society. The most important reason for this concern is the vast changes in almost all structural-functional dimensions of the Iranian family. This article, which is an extract of my PhD dissertation, seeks to explore whether the Iranian family is subject to breakup or transition. To answer this question, a meta-analysis was done on the existing studies and researches. Accordingly, the research hypothesis predicting the breakup of Iranian families was rejected and the results indicated that they are subject to transition not breakup. The theoretical framework of the present study was based on the dialectical orientation of sociologist theoreticians. Eventually, some solutions for the Iranian family to pass this transition period were suggested.