عنوان مقاله :
نشانداري آغازگر در زبانهاي فارسي و انگليسي براساس رويكرد دستور نقشگراي نظاممند
عنوان فرعي :
The Comparative Study of Markedness in Persian and English Based on SFG
پديد آورندگان :
كاظمي ، فروغ نويسنده دانشآموخته دكتري تخصصي زبانشناسي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات، تهران، ايران Kazemi, Foroogh , افراشي ، آزيتا نويسنده پژوهشكده سازمان ميراث فرهنگي Afrashi, A
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1392 شماره 13
كليدواژه :
آغازگر زبان انگليسي , آغازگر زبان فارسي , آغازگر نشاندار , رويكرد نظاممند , وجوه اشتراك و افتراق
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر با هدف بررسي مقابلهاي نشانداري آغازگر در متون پزشكي فارسي و انگليسي به نگارش درآمده است. اين مقاله برآن است تا وجوه افتراق و اشتراك زبان فارسي و انگليسي را ازنظر نشانداري آغازگر مشخص كند. پژوهش برپايه دستور نقشگراي نظاممند هليدي انجام شده و فقط فرانقش متني در آن مورد نظر است. براي انجام آن، كتابها و مقالههايي از متون پزشكي انتخاب شده كه پيكرهاي شامل هزار بند از متون نوشتاري فارسي و انگليسي را تشكيل داده است. اين تحقيق بهروش توصيفي- تحليلي انجام شده است. نتايج نشان ميدهد در متون پزشكي فارسي، افزودههاي حاشيهاي با بسامد وقوع بالا در جايگاه آغازگر قرار ميگيرند. اين بسامد وقوع بالا ميتواند بيانگر اين نكته باشد كه وقوع افزودههاي حاشيهاي در جايگاه مورد نظر در زبان فارسي نشاندار بهشمار نميآيد. بهنظر ميرسد زبان فارسي در متون پزشكي از آرايش سازهاي متفاوتي در مقايسه با زبان انگليسي برخوردار است و برخلاف زبان انگليسي، در مقوله نشانداري كاملاً از نظريه هليدي پيروي نميكند. همچنين، اين مقاله نشان ميدهد ويژگيهاي ضميراندازي و نداشتن آرايش واژگاني ثابت، ازنظر نشانداري، فارسي را از انگليسي متمايز ميكند. نشانداري آغازگر در فارسي و انگليسي علاوهبر تفاوتهاي زباني، متاثر از عوامل ديگري ازقبيل سبك متن (قلم خاص نويسنده)، فرم نوشتار (كتاب، مقاله و غيره)، ارتباط بين بند و متن، تاكيد، تقابل و ژانر متن است. از آنجايي كه عوامل يادشده در فارسي و انگليسي بر نشانداري آغازگر موثرند، ميتوان آنها را وجوه اشتراك اين دو زبان در اين حيطه دانست؛ درحالي كه تفاوتهاي زباني (ساختار فارسي و انگليسي) به وجوه افتراق در نشانداري آنها اشاره دارد.
چكيده لاتين :
The purpose of the present article is to make a comparative study of theme markedness in Persian and English medical texts. It aims to determine the similarities and differences of Persian and English with regard to markedness. The study has been done based on Halliday’s Systemic Functional Grammar (SFG) and is concerned with the textual metafunction of this approach. To accomplish the purpose of the study, several books and articles were selected in the field of medical sciences. The corpus contained 1000 randomly chosen clauses of written texts, the data were gathered in both Persian and English and the research method was descriptive-analytic. The restults indicated that in Persian medical texts, circumstantial adjuncts in the subject position have a high frequency, representing that such an occurrence sounds unmarked to Persian native speakers and Persian has a different word order rather than English in medical texts. It does not completely conform to the concept of Halliday’s theory with regard to markedness. This research also illustrates that the properties of being pro-drop and having non-fixed word order distinguish Persian from English regarding the notion of markedness. In addition to language differences, theme markedness is closely related to some factors such as authors’/writers’ style differences, writing form types, text-clause relationship, emphasis, contrast, and specific genre. Since, the above mentioned factors in Persian and English effect theme markedness, they are regarded as their similarities, while language structure refers to their differences.
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 13 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان