تحليل ساختار و محتواي قصايد فريدون توللي

Structure and content Analysis of the odes (Qsayd) of F. Tavalaly

فريدون توللي (1298 ه . ش شيراز ـ1364 هـ. ش شيراز) يكي از شاعران معاصر است كه در قالب قصيده، هفده قطعه شعر با رويكردي نو در مضامين مختلف اعم از سنتي و نو و با زباني نزديك به عصر خود و آميخته به زبان كهن، پرداخته است. در تحليل به عمل آمده اين نكته روشن ميگردد كه شاعراني چون فريدون توللي و ديگر همعصرانش در جهت به روز كردن قالب قصيده گامهايي برداشته اند و از توفيق هم بي بهره نبوده اند، ليكن به دليل تغيير ذايقه مخاطبان و يا عدم توانايي شاعر جز در اندك موارد، نتوانسته اند با اقبال عمومي روبرو شوند. تلاش آنان عموماً در دو محور صورت گرفته است: استفاده از واژه ها و اصطلاحات عصر و زمان خود حتي واژه هاي فرنگي در كنار واژه هاي كهن و استفاده از جملاتي با ساختار نحوي مستقيم؛ طرح مسايل سياسي اجتماعي روز در برخي از قصايد در كنار موضاعات معمول و مرسوم خاص قصيده در روزگاران گذشته بويژه سبك خراساني.

F. Tavalaly(1298 SH. No. 1364 HL Shiraz.) is one of the contemporary poets has discussed , In Ode, seventeen poems pieces with new approache , to different themes ranging from traditional and new and with a Language near to his own time and mixed to old age language.The analysis shows that poets like F. Tavalalyand other contemporaries havetaken steps to update the frameof ode and got success however, due to changes in audience taste or inability of poet except in a few cases,Failed to meet with general acceptance. Their work is generally done in two axes:The use of words and expressions in the time and even European words along old words and using the old syntactic direct structure of sentences, statement of social and political issues of the day in Some of the usual and customary matters with special ode in times pastparticularly Khorasani style.