عنوان مقاله :
مقايسه اثربخشي مدل شناختي ويتال و توقف فكر، در بيماران مبتلا به اختلال وسواس فكري
عنوان فرعي :
A Comparison of Efficacy of the Whittal CognitiveTherapy and Thought Stopping for Patients with ObsessionDisorder
پديد آورندگان :
قمري گيوي، حسين نويسنده دانشيار گروه روانشناسي، دانشكده ادبيات و علوم انساني،دانشگاه محقق اردبيلي (نويسنده مسيول) , , رضايي ، هاجر نويسنده كارشناس ارشد روانشناسي باليني،دانشگاه آزاد اسلامي واحد اردبيل , , محمدي پورريك ، نعمت نويسنده كارشناس ارشد روانشناسي باليني،دانشكده ادبيات و علوم انساني، دانشگاه محقق اردبيلي. , , نادر پيله رود، مقصود نويسنده دانشجوي كارشناسي ارشد روانشناسي،دانشكده روانشناسي وعلوم تربيتي، دانشگاه علامه طباطبايي. ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 9
كليدواژه :
وسواس فكري , بلاتكليفي , توقف فكر , كمال گرايي , درمان شناختي ويتال
چكيده فارسي :
زمينه: افكار مزاحم و رخنه كننده از ويژگيهاي افراد مبتلا به وسواسي است. آنها با افكاري مانند كمال گرايي و عدم تحمل ابهام درگيرند. اهداف: هدف پژوهش حاضر بررسي اثربخشي درمان شناختي ويتال و روش توقف فكر در بيماران مبتلا به وسواس فكري مي باشد. روش پژوهش: اين پژوهش يك طرح آزمايشي گسترش يافته با پيشآزمون- پس آزمون چندگروهي است. بهاين منظور از ميان افراد مراجعهكننده به مراكزباليني، بيمارستانها، مطبهاي خصوصي و مراكز مشاوره شهرستان بوكان، 45 بيمار مبتلا به وسواس فكري به طور تصادفي انتخاب و به صورت تصادفي، در سه گروه (درمان شناختي ويتال، درمان رفتاري توقف فكر و گروه كنترل) قرار گرفتند و دو گروه آزمايش، 8 جلسه مداخله درماني دريافت كرده و شركت كنندگان قبل و بعد از مداخلات درماني به سه پرسشنامه ييل-براون، بلاتكليفي و كمال گرايي پاسخ دادند. يافتهها: نتايج تحليل واريانس چند متغيره نشان داد كه هر دو روش درماني در كاهش علايم وسواسي موثر بوده، ولي روش شناختي ويتال موثرتر از روش توقف فكر ميباشد.نتيجهگيري: نتايج پژوهش حاضر اهميت درمانهاي شناختي را در مقايسه با درمانهاي رفتاري در كاهش علايم بيماران وسواسي بيش از پيش آشكار ميسازد.
چكيده لاتين :
Having intrusive thoughts is a characteristic of people with obsession
disorder. They deal with thoughts such as perfectionism and intolerance
of ambiguity. The present study aimed to examine efficacy of Whittal
cognitive therapy and though stopping of patients with obsession disorder.
The study was an experimental design applying multi-group pretestposttest
method. 45 subjects with obsession disorder were randomly
selected from among patients referred to hospitals, clinical centers,
private clinics and counseling centers in Bukan city. They were divided
into three groups (Whittal cognitive therapy, thought stopping behavioral
treatment and control group). The two test groups attended 8 intervention
sessions and before and after the sessions, the participants filled three
questionnaires, i.e. Yale–Brown Obsessive Compulsive Scale, intolerance
of uncertainty Scale and Perfectionism Scale. Results of the multivariate
analysis showed that both treatment methods were effective in reducing
obsessive symptoms; however, Whittal cognitive therapy proved to be
more effective than thought stopping method.The results of the study
indicated the importance of cognitive therapy methods in reducing
obsessive symptoms and their being more effective than behavioral
therapy methods.
عنوان نشريه :
فرهنگ مشاوره و روان درماني
عنوان نشريه :
فرهنگ مشاوره و روان درماني
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 9 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان