عنوان مقاله :
مبناي نظري سنجش عدالت اقتصادي در اسلام
عنوان فرعي :
Theoretical Basis of Assessing Economic Justice in Islam
پديد آورندگان :
سيدنوراني، سيدمحمدرضا 1338 نويسنده علوم انساني , , خاندوزي، سيداحسان نويسنده دكتراي اقتصاد Khandouzi, Seyyed Ehsan
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1391 شماره 17
كليدواژه :
فقر و نابرابري , عدالت , شاخص , اقتصاد اسلامي
چكيده فارسي :
داشتن معياري براي سنجش عدالت اقتصادي به ارزيابي واقعبينانه از نزديكي يا دوري به وضعيت عادلانه كمك ميكند و نيز به دست آوردن قضاوت صحيح از تاثير سياستها بر بهبود يا وخامت عدالت اجتماعي كمك ميكند. اقتصاددانان سنجههاي متعددي را در حوزه فقر يا نابرابري معرفي نمودهاند كه هيچكدام با محتواي عدالت اسلامي تطابق كامل ندارد. براي دستيابي به چنين شاخصي، نيازمند دو مبنا هستيم: نخست مبناي نظري يعني مفهوم روشن و دقيقي از عدالت اقتصادي؛ دوم مبناي روشي يعني بهترين شيوه كمّيسازي آن مفهوم. اين مقاله كه حاصل دو سال مطالعه قرآني است، متكفل بيان مبناي نظري سنجش عدالت است. از ميان تعاريف متعدد عدالت، با تكيه بر منابع اسلامي، تعريف جامعتر برگزيده شد و چهار زيرمجموعه براي مفهوم عدالت اقتصادي معرفي شد كه جز نوآوريهاي اين تحقيق است. درنتيجه سنجش عدالت در اقتصاد اسلامي به سنجش اين چهار زيرمجموعه كاهش مييابد كه عبارتاند از: حقوق مبادلاتي، حقوق بازتوزيعي، حقوق توليدي و حقوق مصرفي. شواهد قرآني هر يك از اجزا نيز ارايه شده است.
چكيده لاتين :
Economists have proposed numerous methods and criteria to quantify poverty and inequality, but none of them can be described as consistent with the Islamic notion of justice. Based on an acceptable standards and criteria for evaluating the economic justice, we will be able to attain a more realistic picture of where we stand in relation to the just situation. This would help us to have a correct judgment about the effect of the policies on the social justice.
There are two prerequisites to attain such a reasonable criterion; first would be a theoretical foundation which provides us with a clear and thorough definition on the concept of economic justice, the second would be a direct and simple methodology to quantify the concept.
The current paper strived to build a theoretical foundation for the quantification of justice. Having in mind various definitions proposed by researchers about justice, the most comprehensive definition consistent with the Islamic teachings was selected for the paper. The innovative approach used by the author was to analyze the concept under four subdivisions to attain a thorough picture of the Islamic methodology in quantification of justice. These include transaction laws, redistribution laws, production laws and laws on consumption. Ample evidences from the Holy Quran are further provided in the paper in order to verify the adequacy of the proposed divisions to meet the objectives of the study.
چكيده عربي :
ان وجود معيار لقياس العداله الاقتصاديه يتيح لنا الحصول علي تقييم واقعي حول الاقتراب او الابتعاد عن الحاله العادله، و يقدّم لنا حكماً صحيحاً عن تاثير السياسات علي تحسّن او سو العداله الاجتماعيه. يقدّم علما الاقتصاد معايير متعدّده في مجال الفقر او انعدام المساواه، الا ان اياً منها لا يتطابق تماماً مع محتوي العداله الاسلاميه. و اذا اردنا الحصول علي مثل هذا الموشّر فنحن بحاجه الي اساسين: احدهما اساس نظري، اي ان يكون لدينا مفهوم واضح و دقيق عن العداله الاقتصاديه، والآخر اساس منهجي؛ اي افضل منهج للتعامل مع ذلك المفهوم كمياً. هذا البحث الذي جا كحصيله لسنتين من الدراسه القرآنيه يتكفّل بتقديم مبني نظري لقياس العداله. من بين التعاريف المتعدّده للعداله، وقع الاختيار _ استناداً الي المصادر الاسلاميه _ علي التعريف الاكثر شمولاً، و نعرض اربعه تقسيمات تدخل تحت مفهوم العداله الاقتصاديه، و تعدّ من ابداعات هذا البحث. و بالنتيجه يتقلّص قياس العداله في الاقتصاد الاسلامي الي قياس هذه التقسيمات الاربعه التي هي عباره عن: الحقوق التبادليه، و حقوق اعاده التوزيع، والحقوق الانتاجيه، والحقوق الاستهلاكيه. و قُدّمت شواهد قرآنيه لكلّ واحده من تقسيماتها.
عنوان نشريه :
جستارهاي اقتصادي ايران
عنوان نشريه :
جستارهاي اقتصادي ايران
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 17 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان