ارايه شاخصي براي ارزيابي‌ الگوهاي مختلف تقاطع‌هاي غيرهمسطح

Introducing a Parameter for Evaluating Different Types of Interchanges

يكي از راه هاي رفع يا كاهش معضلات و ناهنجاري هاي ناشي از تصادفات در تقاطع‌ها، تبديل تقاطع‌هاي همسطح به غيرهمسطح مي‌باشد. در تقاطع‌هاي همسطح گنجايش ترافيك هر خط به علت لزوم دادن فرصت عبور براي همه مسيرهاي منتهي به تقاطع كاهش مي‌يابد. با تبديل تقاطع همسطح به غيرهمسطح اين مشكل نيز مرتفع و ظرفيت هر مسير كه از ساير مسيرها مجزا شده است مي‌تواند كامل بهره برداري شود. به سبب خصوصيات ويژه هر مكان، وفق دادن يك طرح (الگوي) كلي و ايده‌آل، هميشه عملي نيست. برخي از پارامترهايي كه بايد مورد رسيدگي قرار گيرد عبارتند از: توپوگرافي، كاربري زمين، احجام ترافيك، تراكم جمعيت، بهاي زمين و مستغلات، مسايل زيست محيطي و ميزان بودجه. از آنجايي كه معيارهاي كيفي را نمي‌توان به سادگي به عدد و رقم تبديل و باهم مقايسه نمود و چه ‌بسا در بسياري از موارد اين معيارها در تصميم‌گيري‌هاي مديريتي مشخص مي‌شوند، بنابراين، در اين تحقيق صرفاً از معيارهاي كمي براي سنجش و انتخاب شكل بهينه تقاطع غيرهمسطح استفاده مي‌شود. هدف در اين تحقيق به طور مشخص تعريف يك شاخص و معيار است كه به صورت تركيبي، چند پارامتر ترافيكي مستقل را در كنار هم براي مقايسه الگوهاي مختلف تقاطع‌هاي غيرهمسطح مورد استفاده قراردهد. قدم اول، انتخاب معيارهاي ترافيكي مهم است. پس از انتخاب اين معيارها، يك شاخص C تعريف گرديده است كه مي‌توان به كمك آن پارمترهاي ترافيكي را به صورت همسنگ‌شده به هزينه تبديل نمود. در مرحله بعد براي به دست‌آوردن پارامترهاي ترافيكي، نرم افزار شبيه ساز Getram به عنوان ابزار سنجش انتخاب شد. پس از شبيه‌سازي يك دوره زماني از بارگذاري ترافيكي هر يك از الگوها، اين ابزار، پارامترهاي ترافيكي مورد نياز را در اختيار قرار مي‌دهد. براي اعتبارسنجيِ شاخص پيشنهاد شده در اين تحقيق، در گام بعدي، از افزايش احجام چپ گرد به عنوان يك عامل كنترل‌كننده استفاده مي‌شود.

When new construction or major reconstruction is planned, the current practice is for a location and design engineer to select the interchange type for a given location. The engineer relies upon projected traffic data, right-of-way needs, environmental concerns, safety, and project costs to determine which interchange configuration will most efficiently serve the needs of a certain area. The purpose of this study was to develop guidelines to aid designers in the preliminary selection of the optimum interchange type at a location. This study will provide engineers a starting point to begin their analyses. It is hoped that the development of these guidelines will result in reduced costs, improved levels of service, and increased uniformity. The literature review was performed in order to synthesize the findings of earlier studies on interchange selection. Information on interchange type selection processes was reviewed, and the relative advantages and disadvantages of the various interchange types were explored. A number of sources were used to develop the guidelines. A literature review helped determine current methods for interchange selection. These review also assisted in determining the relative advantages and disadvantages of the various interchange types. In terms of assessing the best pattern for interchange Getram software selected and various types of interchanges modeled. To discover the total performance cost of each pattern an index developed and by calculation of this cost index optimum interchange types were rated.