نقش سبك‏هاي تفكر در خلاقيت دانشجويان كشاورزي (مطالعه موردي دانشكده كشاورزي دانشگاه رازي كرمانشاه)

The role of thinking styles in creativity of Agricultural Students (Case of Study: College of Agriculture and Natural Resources, Razi University)

زمينه: امروزه تربيت دانشجويان خلاق و نوآور در دانشگاه ها و موسسات آموزشي، بسيار اهميت دارد و شناسايي سبك‏هاي تفكر افراد از عوامل مهم و كليدي براي ايجاد خلاقيت و شناخت افراد خلاق به شمار مي رود. هدف: اين پژوهش به ‏منظور بررسي نقش سبك‏هاي تفكر در خلاقيت دانشجويان رشته‏هاي كشاورزي انجام شد. جامعه آماري پژوهش شامل كليه‏ دانشجويان سال چهارم كارشناسي رشته‏هاي كشاورزي دانشگاه رازي كرمانشاه بودند (275N=)، كه تعداد 147 نفر از آن‏ها به روش نمونه‏گيري تصادفي طبقه‏اي با انتساب متناسب براي مطالعه انتخاب شدند. روش: ابزار اصلي پژوهش پرسشنامه‏اي بود كه روايي آن توسط پانل متخصصان و پايايي با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ تاييد گرديد (7/0?=). تجزيه و تحليل داده‏ها در دو بخش آمار توصيفي و استنباطي با استفاده از نرم‏افزار اِس. پي. اِس.اِس انجام شد. يافته‌ها: نتايج آزمون مقايسه ميانگين‏ها نشان داد كه بين سبك‏هاي تفكر دختران و پسران تفاوت معنا‏داري وجود دارد. نتايج تحليل همبستگي نشان داد كه رابطه مثبت و معنا‏داري در سطح يك درصد بين سبك‏هاي تفكر دانشجويان با خلاقيت آنها وجود دارد. همچنين، نتايج تحليل رگرسيون به شيوه توام نشان داد كه 3/66 درصد از واريانس خلاقيت دانشجويان توسط سبك‏هاي تفكر آنها تبيين مي‏گردد. نتيجه گيري: بر اساس يافته هاي تحقيق سبك تفكر آنارشي داراي بيشترين سهم مثبت و معنادار در پيشگويي ميزان خلاقيت جامعه آماري مورد مطالعه مي باشد.

Background: Nowadays, training creative and innovative students in universities and educational institutions is very important and identifying the thinking styles of people is one of the key factors to making creativity and recognizing creative people. Objective: The main purpose of this research was studying the role of thinking styles in creativity of agricultural students. Method: Statistical population consisted of all final year agricultural students in bachelor degree of Razi university of Kermanshah province (N=275). Using Stratified random sampling 147 students was chosen. The main instrument in this study was questionnaire which its validity was confirmed by the panel of experts and its reliability was confirmed by Cronbachʹs Alpha coefficient (? > 0.7). Data was analyzed in two parts: descriptive and inferential statistics by SPSSwin18 software. Result: Results of means comparison showed that significant difference between thinking styles of students based on gender. Results of correlation analysis showed that positive and significant relationship between thinking styles with creativity. Also, results of multiple regression analysis using Enter method indicate that 66/3 percent of the variance of the creativity is explained by their thinking styles. Conclusion: These results have some implications in creativity which will be discussed fully in this paper.