شماره ركورد :
598379
عنوان مقاله :
بينامتنيت در شرق بنفشه، اثر شهريار مندني‌پور
عنوان فرعي :
Intertextuality in Mandanipoor’s Sharghe Banafshe
پديد آورندگان :
حيدري، فاطمه نويسنده دانشيار گروه ادبيات انگليسي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج، البرز، ايران Heidari, Fatemeh , دارابي، بيتا نويسنده كارشناس ارشد گروه ادبيات انگليسي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج، البرز، ايران Darabi, Bita
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1392 شماره 14
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
20
از صفحه :
55
تا صفحه :
74
كليدواژه :
بينامتنيت , پيرامتنيت , زبرمتنيت , سرمتنيت , ورامتنيت , ترامتنيت
چكيده فارسي :
اين مقاله تلاشي است براي يافتن ردپاي متون ديگر يا به‌عبارتي بينامتنيت در داستان شرق بنفشه اثر شهريار مندني‌پور، نويسنده نسل سوم داستان‌نويسي ايران. خوانش بينامتني مخاطب را از ارتباط يك متن با متون ديگر آگاه مي‌كند و بنا بر نظريه بينامتنيت، هيچ متني در انزوا شكل نمي‌گيرد و نمي‌توان آن را بدون ارتباط با متون ديگر خواند يا تفسير كرد. در داستان شرق بنفشه حضور متون ديگر در متن اصلي به‌روشني محسوس ‌است و مولف نشانه‌هايي به‌كار مي‌برد كه با بررسي آن‌ها مي‌توان جنبه‌هاي بينامتني را تشخيص داد و منابع آن را شناخت. اين تحقيق با استفاده از روش تحليلي و بر‌اساس نظريه بينامتنيت و بررسي شواهد به دنبال اثبات اين فرضيه است كه وجوه اشتراك بين داستان شرق بنفشه و ساير آثار مورد بحث، ازجمله غزليات حافظ، غزليات شمس، تذكره‌الاوليا، بوف كور و ... كه در پاره‌اي موارد ماهيت تقليدي پيدا مي‌كند، اتفاقي نيست و انگيزه مولف از به وجود آوردن عمدي اين مجموعه‌ از روابط بينامتني، ايجاد يك نظام معنايي در جهت رسيدن به مفهومي عرفاني در متن است. پيرنگ همسان، عرفان مشترك، اعتقاد به هستي در نيستي و قدم نهادن به وادي فنا از گزاره‌هاي مشترك اين اثر با برخي متون ديگراست كه در طول داستان از آن‌ها نام برده مي‌شود. بررسي و تحليل اين اشتراكات در جهت نشان دادن بينامتنيت اين اثر با ساير متون مورد بحث و خوانش اثري با مضموني شرقي از ديدگاه بينامتني به‌عنوان نظريه‌اي امروزي از مهم‌ترين دستاوردهاي اين مقاله است.
چكيده لاتين :
The present paper is an attempt to investigate the concept of intertexuality in Sharyar Mandanipourʹs Sharghe Banafshe, which is attained with the analytic reading of the text along with the concepts that this work shares in common with the other texts, demonstrating the fact that these similarities have been deliberate, intending to achieve a mystical purpose. The contemporary thinkers are on the belief that each text incorporates in itself the sources taken from various cultures and is replete with the signs leading to the process of text creation. They further believe that no text is created in isolation and that we cannot interpret and read it without considering its connection to other texts around. Accordingly, in Shahryar Mandanipourʹs Sharghe Banafshe, the traces of other texts are present. In fact, in this work, the author utilizes the signs by which one can find intertextuality in the text. The followings are some of the features that Mandanipourʹs Sharghe Banafshe has in common with the other works of art: the same plot, common mysticism, belief in being within nothingness, and the path of annihilation. Investigation and analysis of these similarities existent in this work with the other works is the achievement of this essay.
سال انتشار :
1392
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 14 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت