بازخواني نظريه فطرت ديني در رويكرد معناگرايي ويكتور فرانكل

A Review of the Theory of Religious Innate Disposition in the Semantic Approach of Victor Frankel

در ديدگاه متفكران مسلمان، خداجويي و خداپرستي فطري است؛ بدان‌معناكه يكي ازخواست‌ها و گـرايـش‌هاي انسان توجه به خدا و جست‌وجوي اوست و شاهد اين مطلب آن است كه انسان‌ها در طـول تـاريـخ، هـمـواره در جـسـت‌وجـوي خـدا و گـرايـش بـه ديـن بـوده‌اند و اخـتـلافـات نژادي، جـغـرافـيـايـي و فـرهـنـگـي نـيز تفاوتي در اين موضوع ايجاد نكرده است. ازسوي ديگر، در ديدگاه‌هاي جديد روان‌شناسان_ كه همواره در پي شناخت ماهيت انسان و ژرفاي وجودي او بوده‌اند_ نيز مي‌توان شواهد و قرايني بر اين نظريه يافت. در مقاله حاضر سعي بر آن است تا با بيان يكي از اين ديدگاه‌هاي روان‌شناسي (معناگرايي ويكتور فرانكل)، تاييدي بر نظريه فطرت ديني بيابيم و با بررسي شاخصه‌هاي برجسته آن در مقايسه با نگرش مسلمانان درباره فطرت، راه ديگري در پاسخ به شبهات واردشده به نظريه بيابيم.

Muslim scholars believe seeking for a God and worshiping God is innate. In other words one of humanʹs demands and tendencies is to pay attention to God and seek for him. They adduce the fact that human with different races and different geographical and cultural situations, have always searched for God and have tended to a religion in history. On the other hand some evidences may be found in the recent views of psychologists – who have always tried to recognize the essence of human and his existence – which approve this point. I will try to approve the theory of religious innate disposition by explaining one of the psychological theories (semanticism of Victor Frankel) in this article; also investigating its outstanding characteristics in comparison with Muslimʹs theory regarding innate disposition, I have tried to answer some questions posed regarding this theory.