برآورد شبه ‌پارامتريك تابع توليد كشاورزي مبتني بر مدل سازي پويايي هاي بهره‌وري (مطالعه موردي: برآورد تابع عملكرد گوجه فرنگي استان هاي منتخب ايران)

Semi-parametric Estimation of Agricultural Production Function Based on Modeling Productivity Dynamics: Case Study of Tomato Production

مساله ي انتخاب و مشكلات ناشي شوك‌هاي بهره‌وري مشاهده نشده در كنار مساله ي همزماني كه از ارتباط ميان بهره‌وري و تقاضاي نهاده‌ها به هنگام تعيين سطح بهينه ي نهاده‌ها توسط بنگاه‌ها ناشي مي‌شود، مي‌توانند تاثير قابل‌توجهي بر برآورد ضرايب متغيرهاي توضيحي تابع توليد داشته باشند. وجود اين دو مساله باعث مي‌شود كه برآوردگرهاي سنتي از قبيل حداقل مربعات معمولي، نتايج تورش‌داري در مورد ضرايب متغيرهاي تابع توليد ارايه كنند. در اين پژوهش، ضمن پيشنهاد برآوردگر شبه‌پارامتريك سه مرحله‌اي اولي و پاكس(1996) به منظور كنترل تورش ناشي از دو مساله ي انتخاب و همزماني، از اين روش براي برآورد تابع عملكرد گوجه‌فرنگي، براساس داده‌هاي 14 استان ايران در طول سال هاي زراعي 1378-1379 تا 1386-1387 استفاده مي‌شود. نتايج روش شبه‌پارامتريك(برخلاف روش‌هاي سنتي) رابطه ي مثبت ميان سرمايه ي فيزيكي، نيروي كار، مقدار آب، بذر، سم و كود مصرفي با توليد را نشان مي‌دهد كه در اين ميان، ضرايب نيروي‌كار، مقدار آب، بذر و سم مصرفي از معني‌داري لازم برخوردارند. از سوي ديگر، نتايج مدل‌هاي مختلف در مورد ضرايب برآورد شده براي نيروي‌كار و سرمايه فيزيكي با دلالت‌هاي اصلي روش اولي و پاكس(1996) همخواني دارند و نشان مي‌دهند كه در روش‌هاي سنتي(برخلاف روش شبه‌پارمتريك)، نيروي‌كار با تورش به سمت بالا و سرمايه فيزيكي با تورش به سمت پايين برآورد شده‌است. بنابراين براي اينكه برآورد هاي بدون تورشي از ضرايب عوامل توليد به دست آيد، لازم است در برآورد تابع توليد، پويايي هاي بهره‌وري، مورد توجه ويژه قرار گيرند. به علاوه لازم است درخصوص صنعتي شدن توليد گوجه فرنگي و استفاده ي بيشتر از ماشين آلات كشاورزي، تصميمات سياستي و مشوق هاي مالياتي، تدوين و اجرا شوند تا سرمايه فيزيكي در توليد گوجه‌فرنگي در ايران، جايگاه مناسب خود را به دست آورد و كشاورزي مكانيزه، جايگزين كشاورزي سنتي شود. طبقه بندي JEL : C14، D24، C23,C19

Selection problem and difficulties caused by unobserved shocks and simultaneity problem which is created by the relationship between productivity and inputs demand, when firms determine the optimum level of input, could have a significant effect on estimation of independent variables. Existence of these two problems in decision making of firms causes that the estimators such as least squares have biased estimation for elements of production function. In this article, in addition to introduction of the three-step semi-parametric estimator of Olly and Pakes (1996) in order to control the biases of selection and simultaneity, we use this method to estimate tomato production function based on information of fourteen provinces of Iran in period of 1379-1386. Result of production function estimation with semi-parametric method (unlike traditional methods), showed that the physical capital, labor, water, seed, poison and fertilizer had positive relationship with amount of production, and among all of inputs, labor force, water, seed and poison were significant. Also results of models showed that estimated parameters of labor and capital were consistent with the implications of Olly and Pakes (1996) and showed that labor estimated parameter in traditional methods (unlike semi-parametric method), had an upward bias and the coefficient associated with capital was downward biased. Therefore, in estimation of production function and modeling of shocks, dynamics of productivity should be noticed in order to have unbiased result for estimation of factor shares. Also for processing tomato and increase in use of agricultural machinery, it is necessary to create tax incentives in order to reach the acceptable situation and modernizing tomato farms.