شماره ركورد :
603712
عنوان مقاله :
خاستگاه متناقض‌نمايي در سبك شخصي حافظ
عنوان فرعي :
The Root of Pseudo-Paradox in the Personal Style of Hafez
پديد آورندگان :
واعظ، بتول نويسنده , , صدري، نيره نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 52
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
29
از صفحه :
132
تا صفحه :
160
كليدواژه :
آيروني , پارادوكس , تقابل‌هاي دوگانه و سه‌گانه , حافظ , سبك شخصي
چكيده فارسي :
زبان شعر، زبان تناقض است و اين تناقض در هر دو ساحت صورت و معني براي شعر اجتناب‌ناپذير است.اين جستار در پي آن است تا اين گونه تنش‌هاي صوري- معنايي را در غزليات حافظ مورد تحليل قرار دهد.در بخش نخست مقاله، مختصري در باب پارادوكس و تعريف آن در شعر، آمده است.سپس در مورد ساخت تقابل-هاي دوگانه در مكتب ساختار گرايي اندكي بحث شده است.در بخش سوم تضادها و تقابل‌هاي دوگانه در اشعار حافظ نشان داده شده و علاوه برآن، ساخت تقابل هاي سه‌گانه و گاه چهارگانه نيز در نظام فكري حافظ و شعر او مورد بررسي قرار گرفته و نشان داده است كه در شعر حافظ يك تقابل كلي در مركز شكل مي‌گيرد و سپس تقابل‌هاي ديگري بر گرد آن نظام چيده مي شود. اين گونه تقابل‌ها در بيشتر مواقع به ساختي متناقض-نما در سطح كلام منجر شده است كه تنها با توجه به مخاطبان خاص و عام حافظ و نظام فكري آن‌ها متناقض به نظر مي رسد، حال آنكه در خاستگاه انديشگي حافظ تناقضي وجود ندارد. اين ويژگي در شعر حافظ تبديل به سبك شخصي او شده است، زيرا حافظ متناقض نما را تنها به عنوان يك شگرد ادبي به كار نمي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گيرد، بلكه تا سطح يك شيوه گفتمان در كلام از آن استفاده مي كند. در بخش پاياني مقاله شيوه‌ها و ابزارهاي ايجاد ساخت‌هاي پارادوكسيكال و تنش‌هاي صوري- معنايي مورد بررسي قرار گرفته است.
چكيده لاتين :
Language of poem is paradoxical and such paradox is inevitable in both form and meaning of the poem. The present paper aims at analyzing such formal-conceptual tensions in ghazals by Hafez. The first section of the paper provides a brief definition of paradox in poetry. Then, the concept of binary opposition in structuralism is discussed. In the third section of the binary oppositions in Hafez poetry are discussed while the ternary and quaternary oppositions are also shown. It is revealed that a general opposition stands in the center around which other oppositions are placed in Hafex poetry. Such oppositions and conflicts mostly lead to a pseudo-paradoxical structure in form which seems paradoxical only to the way of thinking of the readers of Hafez, whereas there is no contradiction in Hafezʹ thinking. This feature has become specific to the style of Hafez, because he doesnʹt use pseudo-paradox solely as a literary technique, but also as a form of dialogue. The last part of the article techniques of creating paradoxical structures and formal-conceptual tensions are discussed.
سال انتشار :
1391
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 52 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت