شماره ركورد :
604100
عنوان مقاله :
برآورد تجربي ماليات تورمي و سطوح منحني لافر: مطالعه موردي اقتصاد ايران
عنوان فرعي :
Empirical Estimation of Inflation Tax and The LafferCurve Surfaces: The Case of Iran
پديد آورندگان :
موسوي محسني ، رضا نويسنده Moosavi Mohseni, Reza , نوروزي، هايده نويسنده كارشناس ارشد اقتصاد، مدرس دانشگاه جامع علمي كاربردي واحد كازرون Noroozi, Hayedeh
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1390 شماره 42
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
26
از صفحه :
39
تا صفحه :
64
كليدواژه :
تابع كيگان , Cagan Function , تورم , Inflation , Laffer Surface , نسبت ذخيره قانوني , ماليات تورمي , Reserve , سطوح لافر , Inflation tax
چكيده فارسي :
برآورد تجربي سطوح لافر مربوط به ماليات تورمي: مطالعه موردي اقتصاد ايران رضا موسوي محسني دكتراي اقتصاد ومدرس دانشگاه آزاداسلامي شيراز * هايده نوروزي دانشجوي كارشناسي ارشد اقتصاد دانشكاه آزاداسلامي شيراز ** تاريخ دريافت: 8/2/88 تاريخ پذيرش: 15/4/88 صفحات: 64- 39 در اين مقاله ابتدا به بررسي اجمالي ماليات تورمي پرداخته شده است. سپس در ادامه سطوح لافر مربوط به ماليات تورمي يكنواخت با استفاده از داده‌هاي سري زماني دوره 1385- 1340دراقتصاد ايران به صورت تجربي برآورد شده است. هدف اين مطالعه تعيين ناحيه اي از سطوح لافركه ايران در آن عمل مي كند و همچنين به دست آوردن نرخ تورم ماكزيمم كننده ماليات تورمي دراقتصاد ايران مي باشد.فرضيه موردتحقيق دراين پژوهش براين اساس است كه باتوجه به تورم بالاي سه دهه اخير،ايران درناحيه (4) سطوح لافرعمل مي‌كند. در اين مطالعه از تابع تقاضاي پول (نقدينگي و سپرده‌ها) كيگان، استفاده شده است. همچنين نقش آشكاري براي نسبت ذخيره در نظر گرفته شده و تورم و نسبت ذخيره قانوني به عنوان مكان هندسي ابزارهايي كه ماليات تورمي را حداكثر مي كند معرفي شده‌اند. نتايج به دست آمده از تخمين مدل نشان مي دهد كه ايران درناحيه (1) سطوح لافرعمل مي‌كند، ناحيه اي كه درآن تغييرات ماليات تورمي، نسبت به تورم و نسبت ذخيره قانوني مثبت يعني با افزايش تورم و نسبت ذخيره قانوني ماليات تورمي افزايش مي يابد. تورم حداكثر كننده ماليات تورمي كه برابربا 1/279 درصداست بالاترين نرخ تورم مي‌باشد. طبقه بندي JEL:H21،Q28،P24 كليد واژه‌ها: ماليات تورمي، سطوح لافر، تابع كيگان، تورم، نسبت ذخيره قانوني
چكيده لاتين :
   2 Empirical Estimation of Inflation Tax and The Laffer Curve Surfaces: The Case of Iran Reza Moosavi Mohseni* Ph.D. in Economics and Lecturer, Islamic Azad University, Shiraz Branch Haideh Norouzi** M.S. in Economics and Lecturer, University of Applied Sciences, Kazeroon Center Received: 2009/4/28 Accepted: 2009/7/6 Abstract This paper investigates the inflation tax. Laffer Curve surfaces of inflation tax have been estimated in Iran, using time series data for the period 1961-2006. Considering the high inflation ratio of iran during the last three decades, it is hypothesized that iran operates in fourth region of the Laffer curve surface. In this research, Cagan!s money demand function is used. Also, we consider an explicit role for the reserve ratio and it introduced inflation and required reserve ratio as locus of instruments which maximize the inflation tax. Results of this survey show that Iran operates in right side of the Laffer curve surfaces (region I) and inflation tax maximize at the highest inflation rate. JEL Classification: H21, Q28, P24 Key Words: Inflation Tax, Laffer Surface, Cagan Function, Inflation, Reserve Ratio * Email: r_m_mohseni@hotmail.com ** Email: h_norozy1384@yahoo.com
سال انتشار :
1390
عنوان نشريه :
پژوهشنامه اقتصادي
عنوان نشريه :
پژوهشنامه اقتصادي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 42 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت