رابطه دوره روان‌گسستگي درمان نشده و درماندگي خانواده در خانواده‌هاي داراي عضو مبتلا به روان‌گسستگي مرحله اول

The relationship between the duration of untreated psychosis and family distress among families with a member suffering from first-episode psychosis

مقدمه: مرور پيشينه پژوهشي نشان مي‌دهد مطالعات اندكي به تاثير دوره روان‌گسستگي درمان نشده (DUP) بر خانواده، به‎ويژه بر نظام خانواده، پرداخته‌اند. بر اين اساس، هدف از اين پژوهش بررسي رابطه DUP و درماندگي خانواده در خانواده‎هاي داراي عضو مبتلا به روان‌گسستگي مرحله اول (FEP) است. روش: پژوهش حاضر جز مطالعات غيرآزمايشي از نوع همبستگي است. نمونه اين مطالعه شامل 107 خانواده داراي عضو مبتلا به FEP مراجعه‏كننده به سه مركز درماني تهران بود، كه با روش نمونه‏گيري هدف‎مند، انتخاب شدند. براي سنجش درماندگي خانواده از مقياس درماندگي خانواده (FDI) استفاده شد، كه توسط مراقب اصلي تكميل شد. DUP نيز از طريق مصاحبه با مراقب اصلي، به‎وسيله مواد منتخب مصاحبه نيمه‏ساختاريافته‏ برنامه زماني‌ آغاز و عود و موضع‏يابي مرحله روان‏گسسته‏وار اندازه‏گيري شد. براي تحليل داده‏ها از همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون استفاده شد. يافته‏ها: تحليل داده‏ها نشان داد بين DUP و درماندگي خانواده رابطه معناداري وجود داشت. همچنين DUP پيش‌بيني‏كننده درماندگي خانواده بود. نتيجه‏گيري: به‎طور كلي مي‏توان نتيجه گرفت كه هر چه درمان‏جويي خانواده با تاخير همراه باشد (DUP بلندتر)، بي‏تعادلي بيشتري در نظام خانواده (درماندگي بالاتر خانواده) مورد انتظار است. بنابراين، DUP طولاني‏تر، مي‏تواند نشان‏دهنده نياز بيشتر خانواده به كمك تخصصي، براي بازيابي تعادل نظام خانواده باشد.

Introduction: Review of related literature indicates that few studies have addressed the impacts of the duration of untreated psychosis (DUP) on family, and on the family system in particular. The present research investigates the relationship between DUP and family distress among families with a member suffering from first-episode psychosis (FEP). Method: This was a non-experimental correlational study. Using purposeful sampling, a sample of 107 families from three medical centers was recruited. Family distress was measured using the Family Distress Index (FDI), and was completed by the primary caregiver in each family. Also, DUP was measured by administering a semi-structured interview to primary caregivers with select items from the Course of Onset and Relapse Schedule/Topography of Psychotic Episode (CORS/ TOPE). Data were analyzed using Pearson correlation coefficient and regression analysis. Results: Results indicated that there is a significant relationship between DUP and family distress, and that DUP is also a predictor of family distress. Conclusion: In sum, these findings suggest that when there is an increase in the delay of seeking family treatment, DUP is prolonged, with an increase in family distress. Thus, prolonged DUP may be an indicator of an increased need for family to seek professional help in order to achieve balance of the family system.