عنوان مقاله :
مقايسه طرحوارههاي ناسازگار اوليه و شيوههاي فرزندپروري ادراك شده در زوجين با سبكهاي مقابله مسالهمدار و هيجانمدار
عنوان فرعي :
A comparison of early maladaptive schemas and perceived parental rearing behaviors in couples with problem-focused and emotion-focused coping style
پديد آورندگان :
حسني، مليحه نويسنده گروه روانشناسي Hasani , M , فتحيآشتياني، علي نويسنده مركز تحقيقات علوم رفتاري Fathi-Ashtiani, A , رسولزادهطباطبايي، دكتر سيدكاظم نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 21
كليدواژه :
سبك مقابله مساله مدار , سبك مقابله هيجان مدار , شيوه هاي فرزندپروري ادراك شده , طرحواره هاي ناسازگار اوليه
چكيده فارسي :
مقدمه: در اين پژوهش مولفههاي طرحوارههاي ناسازگار اوليه و شيوههاي فرزندپروري والديني ادراكشده را در دو گروه از زوجين با سبك مقابلهاي مسالهمدار و هيجانمدار مقايسه نموديم.
روش: در يك مطالعه علّي- مقايسهاي 158 دانشجو متاهل مونث كه در دانشگاههاي تهران مشغول به تحصيل بودند به روش نمونهگيري در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامههاي طرحوارههاي ناسازگار اوليه يانگ و شيوههاي فرزندپروري والديني ادراكشده (EMBU-S) و سبكهاي مقابلهاي را تكميل نمودند. دادهها با روشهاي آماري آزمون t مستقل و يومن ويتني مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافتهها: نتايج بهدست آمده نشان داد كه تفاوت معناداري ميان زوجين با سبك مقابلهاي مسالهمدار و هيجانمدار در تمامي زير مقياسهاي طرحوارههاي ناسازگار اوليه و شيوههاي فرزندپروري ادراكشده وجود دارد. زوجين با سبك مقابلهاي هيجانمدار در تمامي زير مقياسهاي طرحوارههاي ناسازگار اوليه نمرات بالاتري را كسب كردند به علاوه زوجيني كه شيوه فرزندپروري گرمي عاطفي را ادراك كرده بودند بيشتر سبك مقابله مسالهمدار را بهكار ميبستند و زوجيني كه شيوه طرد و بيشحمايتگري را درك كرده بودند سبك مقابلهاي هيجانمدار را استفاده مينمودند.
نتيجهگيري: بر اساس نتايج بهدست آمده به نظر ميرسد كه ميتوان با فراهم نمودن شرايط مناسب در دوره كودكي و بهبود روابط والد- كودك، زمينه را براي افزايش كارآمدي افراد در مقابله موثر با شرايط تنشزا ايجاد كرد.
چكيده لاتين :
Introduction: The present study compares early maladaptive schemas and perceived parental rearing behaviors in couples with problem-focused coping styles and emotion-focused coping styles.
Method: This was a causal–comparative study. The sample was selected using convenience sampling and consisted of 158 married female students of Tehran universities. They completed the Young Schema Questionnaire (YSQ), the short Egna Minnen Betraffande Uppfostran (EMBU-S), and a coping style questionnaire. Data were analyzed using the Mann-Whitney U test and a T-test.
Results: There were significant differences between couples with problem-focused coping styles and emotion-focused coping styles in each of the subscales of early maladaptive schemas and perceived parental rearing behaviors. Couples in the emotion-focused coping style group had higher scores in all subscales of early maladaptive schemas. Furthermore, the couples with an emotional parenting style applied problem-focused coping more frequently, and those with avoidance and over-support parenting styles applied emotional parenting style more frequently.
Conclusion: Results suggest that by providing suitable childhood conditions, in addition to development of the parent–child relationship, individuals develop more effective coping mechanisms in order to better handle stressful situations.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 21 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان