ارتباط بين اعتياد به كار و كيفيت زندگي كاري استادان تربيت بدني دانشگاه-هاي ايران

The Study of the Relationship between the Workaholism and the Work Life Quality of Physical Education Instructor of Universities in Iran

هدف اصلي اين تحقيق، يافتن رابطه بين اعتياد به كار و كيفيت زندگي كاري استادان تربيت بدني دانشگاه هاي ايران بود. جامعه آماري اين تحقيق شامل 264 نفر از استادان تربيت بدني دانشگاه-هاي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري سراسر كشور بود كه بر اساس جدول كرجسي و مورگان، 163 نفر از آنان به عنوان نمونه آماري انتخاب شدند و با استفاده از دو پرسش نامه اعتياد به كار اسپنس و رابينز با پايايي 82/0 و پرسش نامه كيفيت زندگي كاري والتون با پايايي 80/0 مورد ارزيابي قرار گرفتـند. براي تجزيه و تحليل داده ها علاوه بر آمار توصيفي از آزمون آمار استنباطي نظير آزمون ضريب همبستگي پيرسون استفاده گرديد. نتايج تحقيق نشان داد 71 درصد از استادان اعتياد به كار در حد بالا دارند و همچنين 92 درصد آن ها زندگي كاري با كيفيت متوسط و خوب را دارا مي باشند. همچنين نتايج تحقيق نشان داد كه بين اعتياد به كار و كيفيت زندگي كاري استادان رابطه معني داري حاكم است (01/0 , P < 535/0r=). بنابـراين اعتياد به كار استادان با كيفيت زندگي كاري آن ها ارتباط مستقيم دارد وليكن اعتياد به كار آن ها با وابستگي اجتماعي و فضاي كلي زندگي آن ها رابطه معناداري ندارد به عبارت ديگر مي توان گفت كه اعتياد به كار مي-تواند شرايط كاري را در محيط دانشگاهي بهبود بخشد اما از نظر وابستگي اجتماعي و زندگي شخصي، فرد را دچار مشكل كند.

The main aim of this study was to find out the relationship between the workholism and the quality of work life among the physical education instructor throughout the country. This research included 264 physical education instructor in the universities belong to Ministry of Sciences, Research and Technology of Iran. Of them, 163 persons have been chosen by simple random sample method based on kerjesy and Morgan table (1970). In order to collect the data, the work holism questionnaire of Spence and Robbins(1992) with 0.82 reliability and the work life quality questionnaire of Walton with 0.80 reliability have been evaluated. In order to analyze the data, in addition, workholism descriptive statistics, also the inferential statistics such as the Pearson correlation has been used. The results showed that %71 of masters had the work holism in the high rate, and %92 of them had the work life quality in the middle and good rate. Also, the results indicated that there was a significant relationship between the work holism and work life quality among the masters (r=0/535, p < 0/01). Therefore, there is a direct relationship between the work addition and their social dependency and their total living atmosphere. In other words, one can say that the work holism can improve the workholism of masters in the university, but it can create problems in their social dependency and their personal life.