تاثير روش هاي ارايه بازخورد افزوده (پس از كوشش هاي موفق و ناموفق) بر يادگيري و قابليت شناسايي خطا در تكليف توليد نيرو

Effect of Procedures AugmentedFeedback Presentation (after Successful and Unsuccessful Trials), on Learning and Error Detection Capability, in Force-Produce Task

هدف مطالعه حاضر بررسي تاثير روش هاي ارايه بازخورد (پس از كوشش هاي موفق و ناموفق) بر يادگيري و قابليت شناسايي خطا در تكليف توليد نيرو بود. 60 دانشجوي مقطع كارشناسي (با دامنه سني 4±20.6) در اين آزمايش شركت كردند و بر اساس نوع بازخورد دريافتي به سه گروه تقسيم شدند. گروه اول بعد از كوشش هاي موفق بازخورد دريافت مي كردند. گروه دوم پس از كوشش هاي ناموفق و گروه سوم هيچ بازخوردي دريافت نمي كردند. همه شركت كنندگان در تمامي كوشش ها در مرحله اكتساب و يادداري برآورد خطا داشتند. تكليف، توليد نيروي 70 درصد بيشينه قدرت پنجه دست راست با استفاده از دستگاه توليد نيرو بود. پس از جمع آوري داده ها، براي تجزيه و تحليل نتايج مرحله اكتساب، از تحليل واريانس با تكرار سنجش استفاده شد. در آزمون يادداري، روش تحليل واريانس يك-راهه به كار گرفته شد. نتايج مرحله اكتساب نشان داد بين گروه اول (KR پس از كوشش هاي موفق) و گروه دوم (KR پس از كوشش هاي ناموفق)، درعملكرد تكليف توليد نيرو و قابليت شناسايي خطا تفاوت معناداري وجود نداشت (P > 0.05). بااين حال، در آزمون يادداري، بين گروه اول (KR پس از كوشش-هاي موفق) و گروه دوم (KR پس از كوشش هاي ناموفق)، در عملكرد تكليف توليد نيرو و قابليت شناسايي خطا تفاوت معناداري حادث شد (P?0.05). به عبارتي، گروه اول كه پس از تلاش هاي موفق بازخورد دريافت مي كردند عملكرد بهتري در تكليف توليد نيرو و قابليت شناسايي خطاهاي شان نسبت به گروه دوم و گروه كنترل داشتند.اين الگوي نتايج نشان مي دهد اگر افراد پس از كوشش هاي موفق نسبت به كوشش هاي ناموفق بازخورد دريافت كنند، يادگيري و قابليت شناسايي خطاي بهتري رخ خواهدداد.

The aim of this study was examining the effect of knowledge of results presentation (after successful and unsuccessful trials), on learning and error detection capability in force-produce task. Sixty under graduated students (range age 21.6±4), participated in this study and in order to KR presentation, divided in three groups. One of the groups received KR after successful trials, the other groups after unsuccessful trials. The control groups did not receive any KR. All the participants throughout the trials in the acquisition and retention phases were error estimated. The task was to produce the 70? of maximum force of their right hands, by gripping a dynamometer. After data collection, the analysis conducted by using ANOVA repeated measurements for acquisition period, and one way ANOVA for retention test. In acquisition, results showed no significant differences between the first and second groups, on performance and error detection capability of force-produce task (P > 0.05). However in retention (no KR), there was significant differences between two groups (P?0.05), means that the first group which received KR after successful trials was better than the second group as well as control. This pattern of results suggests that if people receive the KR after successful trials than unsuccessful, the better learning and error detection capability will occur.