عنوان مقاله :
تاثير مرگ و مير درختي بر ساختار جنگلهاي بلوط ايراني در استان ايلام
عنوان فرعي :
Effect of tree mortality on structure of Brantʹʹs oak (Quercus brantii) forests of Ilam province of Iran
پديد آورندگان :
حسيني، احمد نويسنده دانشجوي دكتري، گروه جنگلداري، دانشكده منابع طبيعي و علوم دريايي، دانشگاه تربيت مدرس، نور , , حسيني، سيد محسن نويسنده نويسنده مسيول، دانشيار، گروه جنگلداري، دانشكده منابع طبيعي و علوم دريايي دانشگاه تربيت مدرس، نور. , , رحماني، احمد نويسنده استاديار پژوهش، موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور، صندوق پستي: 116-13185، تهران , , آزادفر، داوود نويسنده دانشيار، دانشكده علوم جنگل و فناوري چوب و كاغذ، دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 50
كليدواژه :
جنگلهاي زاگرس , رويه زميني , تراكم , انبوهي تاج پوشش , تركيب گونه اي , فرم پرورشي
چكيده فارسي :
بهمنظور تعيين چگونگي تغيير ساختار جنگلهاي بلوط ايراني بهدنبال وقوع مرگوميرهاي درختي، منطقه جنگلي شلم با مساحت 670 هكتار در 10 كيلومتري جنوبشرقي شهر ايلام انتخاب گرديد. هدف اين پژوهش تعيين اثر مرگ و مير بر ويژگيهاي ساختاري توده شامل تراكم و رويه زميني، انبوهي تاج پوشش، تركيب گونه اي، فرم پرورشي و همچنين شناخت الگوي توزيع تراكم و رويه زميني درختان مرده در طبقه هاي قطري مختلف بود. در اين راستا منطقه مورد مطالعه به 20 واحد همگن توپوگرافيك تقسيم شد و در واحدهاي همگن در كل 60 پلات دايره اي شكل 10 آري پياده شدند. در هر پلات قطر برابرسينه، قطر كمينه و بيشينه تاج درختان، درصد خشكي تاج، مبدا پايه ها و فرم رويشي آنها بهتفكيك گونه اندازه گيري و ثبت شد. نتايج نشان داد كه بهطور متوسط 7/15 درصد از تراكم اشكوب درختي و درختچه اي كاهش يافته كه 65/97 درصد آن متعلق به بلوط ايراني بوده است. كاهش رويه زميني بهميزان 23/14 درصد بود كه 29/95 درصد آن مربوط به گونه بلوط ايراني بود. مرگ ومير درختي در بيشتر طبقه هاي قطري وجود داشت كه بيشترين ميزان آن در طبقه هاي قطري 10 تا 25 سانتيمتر و بيشترين نسبت مرگ ومير در طبقه هاي قطري 5،60 و 75 سانتيمتر بود. همچنين بيشترين نسبت كاهش رويهزميني در طبقه هاي قطري 25 تا 45 سانتيمتر بود. با وجود اينكه كاهش درختي در بيشتر گونه هاي درختي و درختچه اي روي داده و درصد آميختگي گونه ها تغيير كرده، اما تركيب گونه اي تا حدودي ثابت مانده بود. كاهش انبوهي تاج پوشش جنگل بهميزان 88/12 درصد بود. ميزان كاهش درختي در فرم شاخه زاد بيشتر از دانه زاد بود، اما نرخ مرگ و مير در فرم دانه زاد بيشتر بود. آناليز DCA پراكنش پلاتها را براساس وضعيت آنها تفكيك كرد و نشان داد كه ميزان كاهش با متغير قطر برابرسينه ارتباط داشته است. به طور كلي در منطقه مورد مطالعه مرگ ومير درختي موجب تغييرات زيادي در ساختار توده هاي جنگلي بلوط ايراني شده است، به طوري كه مقادير متغيرهاي مختلف تغيير كرده و از بين آنها قطر برابرسينه تغييرات بيشتري داشته و باعث تفكيك جمعيتهاي درختي قبل و بعد از مرگ و مير شده است. از نتايج فوق مي توان در مديريت حمايتي و حفاظتي جنگلهاي دچار خشكيدگي در زاگرس استفاده نمود.
چكيده لاتين :
The aim of the study was to investigate the effects of tree mortality on structural characteristics of an oak stand named Shalam Forest, with 670 ha area, located 10 km south east Ilam city of I.R. Iran. The structural characteristics consisted of stand density, basal area, canopy cover density, species composition, silvicultural form and distribution pattern of dead trees density and basal area and different diameter classes. The studied area was divided to 20 homogeneous topographical units in which three circular plots with 1000m2 area were located to measure diameter at breast height (dbh), minimum and maximum diameter of treeʹs crown, percentage of dried crown, trees origin and silvicultural form of each species separately and record the data. The results showed that the trees and shrubs density was reduced at 15.7%, in which 97.65% belonged to Quercus brantii. Basal area reduced at 14.23%, in which 95.29% belonged to Q. brantii. Mortality was found at most of the diameter classes, but the greatest amount was found at 10 to 25 cm classes and the maximum rate was found at 5, 60 and 75 cm classes. In addition, the maximum reduction rate of basal area was found at 25 to 45 cm classes. Although density of the most trees and shrubs species reduced and their mixture percentage changed, but the species composition was almost stable. Crown density reduction was about 12.88%. Tree mortality at coppice forest type was more than the standard type, but mortality rate at standard forest was more than the coppice one. DCA analysis defined the sample plots distribution according to their circumstances and situation and showed that there is a relationship between tree decline and dbh variable. Overall, tree mortality at the studied area caused great changes in stand structure of Q. brantii, for instance different tree characteristics changed, particularly dbh, which separated tree population before and after their mortality. The results might be used for conservational and protectional management of the dried and declined forest of Zagros region of I.R. Iran.
عنوان نشريه :
تحقيقات جنگل و صنوبر ايران
عنوان نشريه :
تحقيقات جنگل و صنوبر ايران
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 50 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان