تاثير بازتاب درماني كف پا (رفلكس زون تراپي) بر شدت نشانه هاي جسمي سندرم پيش از قاعدگي در دانشجويان خوابگاه هاي دخترانه دانشگاه علوم پزشكي تهران-سال 1389

The effect of Foot reflex zone therapy on the intensity of Premenstrual syndrome symptoms in students of girls hostels of Tehran University of Medical Sciences, 2010

سابقه و هدف: سندرم پيش از قاعدگي (PMS) يكي از شايع ترين بيماري هاي زنان است كه به علت نامشخص بودن اتيولوژي اين سندرم، جهت درمان و پيشگيري از آن درمان هاي دارويي و باليني گوناگوني انجام شده است. هدف اين مطالعه، تعيين تاثير بازتاب درماني كف پا بر نشانه هاي جسمي پيش از قاعدگي بود. روش بررسي: پژوهش حاضر از نوع كارآزمايي باليني شاهد دار تصادفي يك سو كور است كه بر روي 120 دانشجوي داوطلب مبتلا به PMS در دانشگاه تهران انجام شد. بيماران پس از تاييد تشخيص سندرم فوق از طريق ثبت فرم وضعيت روزانه و داشتن شرايط ورود به مطالعه در طي دو سيكل قاعدگي، به طور تصادفي و با استفاده از نرم افزار RandList به دو گروه درمان با رفلكس زون تراپي واقعي و غير واقعي تقسيم شده و به مدت 8 هفته متوالي، اين درمان را دريافت نمودند. داده هاي به دست آمده توسط آزمون مجذور كاي يا آزمون دقيق فيشر براي مقايسه متغيرهاي كيفي، آزمون تفاوت ميانگين و آزمون طرح اندازه گيري هاي مكرر براي مقايسه متغيرهاي كمي، توسط نرم افزار آماري SPSS.15 مورد تجزيه و تحليل آماري قرار گرفتند. يافته ها: ميزان كاهش شدت علايم جسمي در گروه رفلكس زون واقعي 26/25 درصد و در گروه غيرواقعي 8/3 درصد بود. نتيجه گيري: بر اساس نتايج حاصله، لزوم توجه به اين روش به عنوان يك روش درماني مكمل نمايان مي گردد.

Background: Premenstrual syndrome (PMS) is a common disease in women. Because of unknown etiology of PMS, various medical treatments and clinical trials have been conducted to treat and prevent this syndrome. This research was performed to determine the effect of foot reflexology (reflex zone therapy) on the physical symptoms of premenstrual in students of girls hostels of Tehran University of Medical Sciences. Materials and Methods: This single blind randomized controlled clinical trial was carried out on 120 students with PMS history. After confirming the PMS, through registry of daily status (Dickerson questionnaires) in two menstruation cycles, the subjects were randomly divided into two groups of actual and false zone therapy. Actual group received 30 minutes of the treatment once per week for 8 subsequent weeks. Data were analyzed by Chi-square, exact fisher test and repeated measurement of ANOVA using SPSS-ver15. Results: Decreased menstrual symptoms were observed in 25.26 percent of cases in actual reflex zone therapy and 3.8 percent of cases in false zone therapy. Conclusion: Based on the results and attended to this symptomʹs spread, the necessity of attention to reflex zone therapy, as a substitute and complement treatment, is clear.