تلفيق روش تاكسونومي عددي و سيستم اطلاعات جغرافيايي در راستاي شناسايي و رتبه بندي حوزه هاي فرودست شهري (مطالعه موردي: حصار امير پاكدشت)

Combining Numerical Tacsonomy Method and the System of Geographical Data for Specifying and Ranking the Urban PovertyStricken Areas Case Study: Pakdasht’s Hesar Amir

از پديدههاي عمده ناپايدار شهري بويژه در كشورهاي در حال توسعه گونهاي شهر نشيني با مشكلات حاد موسوم به واسكان غيررسمي است(سند توانمندسازي،1:1383). مناطق اسكان غيررسمي كه شامل مناطق و محلات فرودست شهري نيز ميگردند داراي ويژگيهاي مشتركي ميباشند از قبيل نرخ بالاي مهاجرت، گسيختگي كالبُدي، عدم تجانس فرهنگي و اجتماعي، فقر اقتصادي و فرهنگي و بيسازماني مديريّتي و... تنها پارهاي از معضلات اين محلات فرودست ميباشد. در اين راستا شناسايي محلات فرودست با استفاده از معيارهاي كمّي و كيفي و تحليل آنها براساس روشهاي آماري ميتواند زمينه و پايه مناسبي براي برنامهريزي بمنظور ارتقا شرايط زندگي ساكنان اين گونه محلّات به شمار آيد.

One of the main aspects of the phenomenon of the urban instability in developing countries is the appearance of a kind of urban settlement called non official settlement. The non official settlement areas which include the poverty stricken urban areas have some common features such as : high rate of migration, texture decomposition , cultural and social heterogeneous texture , economic and cultural poverty and lack of organizational management which are only one part of the difficulties that poverty stricken areas encounter. In this regard, the detection of poverty stricken areas by applying qualitative and quantities measures and their analysis by using statistical methods could serve as a proper basis for urban planning and the upgrading of life standards for the inhabitants of these areas.