بررسي نقش اعتماد در تسهيم دانش شغلي كاركنان دانشگاه تربيت مدرس

امروزه، استفاده از مديريت دانش به عنوان يك دارايي راهبردي، بسيار باب شده است. از اين رو، مديريت دانش از نظر بسياري از انديشمندان اهميت خاصي دارد. تمام پژوهش‌هاي مديريت دانش، سعي دارند چرخه 4 حلقه اي مديريت دانش را ارتقا دهند. اين پژوهش هم يكي از حلقه‌هاي اصلي مديريت دانش يعني تسهيم دانش را هدف گرفته است. براي اين منظور به بررسي تاثير اعتماد سازماني بر تمايل كاركنان در به اشتراك گذاشتن دانش در دانشگاه تربيت مدرس پرداخته شده است. جامعه آماري پژوهش حاضر، كليه كاركنان دانشگاه تربيت مدرس مستقر در شهر تهران بوده است و نمونه مورد بررسي اين پژوهش 171 نفر از اين كاركنان است. آزمون‌هاي اصلي مورد استفاده در اين پژوهش رگرسيون و آزمون همبستگي پيرسون است. نتايج حاصل از گردآوري پرسش‌نامه از بين كاركنان نشان مي دهد كه ابعاد سه گانه اعتماد سازماني (اعتماد به قابليت‌هاي سازمان، اعتماد به انسجام سازمان و اعتماد به خيرخواهي سازمان) هر كدام تاثير مثبتي بر تمايل كاركنان در تسهيم دانش دارد. دلالت‌هاي ضمني اين پژوهش اين است كه در ساير دانشگاه ها از جمله دانشگاه هاي نظامي هم مي‌توان از نتايج آن بهره گيري كرد

Nowadays, knowledge management (KM) as a strategic property is very common, having made KM particularly significant for many scholars. That is why many of the respective projects focus on improving its four cycle process. In line with this trend, this study concentrated on knowledge sharing as one of the cycles in Tarbiat Modarres University from which 171 staff members participated in the study. Employing regression and Pearson correletional analysis, the study revealed that tripartite dimensions of organizational confidence (i.e., capability: integrity and goodness) have positive effects on the tendency of staff members to share knowledge. The findings may also be generalisable to other universities including the military ones.