اخلاق كار اسلامي و تعهد سازماني در ميان كاركنان دانشگاه علوم پزشكي اصفهان

Islamic work ethics and organizational commitment among employees of Isfahan University of Medical Sciences

اخلاق كاري در ساليان اخير به‌دنبال شكست شركت‌هاي بزرگ و بحران‌هاي غرب اهميت بسياري پيدا كرده است. هدف اصلي مطالعه، بررسي رابطه‌ي ميان اخلاق كار اسلامي و تعهد سازماني و ابعاد سه‌گانه آن شامل تعهد عاطفي، مستمر، و هنجاري است. پژوهش حاضر به روش توصيفي- همبستگي در سال 1389 انجام شده است. در اين مطالعه نمونه‌ي آماري به حجم 159 نفر از كاركنان دانشكده‌هاي دانشگاه علوم پزشكي اصفهان به روش تصادفي طبقه‌اي انتخاب و استفاده شده است. براي جمع‌آوري داده‌ها براي شاخص اخلاق كار اسلامي از پرسشنامه‌ي 17 آيتمي Ali و براي شاخص تعهد سازماني و ابعاد آن از پرسشنامه‌ي استاندارد 24 آيتمي Meyer و Allen استفاده شده است. داده‌هاي جمع‌آوري شده با استفاده از نرم‌افزار SPSS از طريق ضريب همبستگي و رگرسيون مورد تحليل قرار گرفته است. نتايج تجزيه و تحليل عاملي چند بعدي بودن تعهد سازماني را اثبات كرده است و هم‌چنين، نتايج تجزيه و تحليل همبستگي و رگرسيون رابطه‌ي مثبت و مستقيمي ميان اخلاق كار اسلامي و تعهد سازماني كل و ابعاد سه‌گانه را نشان مي‌دهد. متغير‌هاي جمعيت‌شناختي تاثيري بر اخلاق كار اسلامي و تعهد سازماني نداشته است. با توجه به نتايج تحقيق، كاركنان دانشگاه علوم پزشكي اصفهان بيش‌تر يا به‌دليل پيوند عاطفي به سازمان يا به‌دليل نداشتن فرصت‌هاي شغلي بهتر در خارج از سازمان به سازمان متعهد‌اند كه اين نتايج بايد مورد توجه مديران قرار بگيرد و نشان مي‌دهد كه كاركنان بي‌ميل به ترك سازمان براي يافتن شغلي بهتر با شرايط بهتر نيستند. با توجه به رابطه‌ي ميان اخلاق كار اسلامي و ابعاد تعهد به مديران دانشگاه توصيه مي‌شود كه با ارايه‌ي كدهاي اخلاقي و توسعه‌ي اصول اخلاق كار اسلامي تعهد سازماني را در سازمان افزايش دهند.

The study of work ethics has gained great significance in recent years following the failures of major corporations and the West’s crisis. The main objective of this study is to examine the relationship between Islamic work ethics (IWE) and organizational commitment and its three dimensions including affective, continuance and normative commitments. This is a descriptive study that has been conducted in 2010. One hundred and fifty nine employees participated in this study who selected from hygiene, nursing & midwifery, pharmacy & medicinal sciences, dentistry, rehabilitation sciences, and management & information faculties through stratified random sampling. Data were collected via the 17-item Islamic Work Ethics Questionnaire, constructed by Ali (2000), and the 24-item Organizational Commitment and its dimensions questionnaire, constructed by Meyer & Allen (1991). The collected data were analyzed through correlation and regression using SPSS17. The result of factor analysis confirmed the multidimensional nature of organizational commitment. The result of correlation and regression analysis also showed that there is a positive and direct relationship between IWE and total organizational commitment and its three dimensions. The demographical variables did not impact on IWE and organizational commitment. According to the results, the employees of Isfahan University of Medical Sciences are committed to the organization either because of an emotional bond to the organization or in the absence of better job opportunities outside the organization. It may be beneficial to convey these results to managers in order to make them aware of the fact that the employees are not reluctant to leave the organization for a better job with better conditions. In view of the relationship between Islamic work ethics and organizational commitment, it is recommended that university directors and presidents attempt to increase organizational commitment by providing ethical codes and promoting Islamic work ethics principles