عنوان مقاله :
مقايسه و بررسي ديدگاه حكمت متعاليه و عرفان نظري در كيفيت رابطه ذات و صفات الهي
عنوان فرعي :
A Comparative Study of Transcendental Theosophy and Theoretical Mysticism on Relation between Divine essence and Attributes
پديد آورندگان :
كمالي، محمدمهدي نويسنده Kamali, Muhammad Mahdi
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 24
كليدواژه :
اسما و صفات الهي , حكمت متعاليه , عرفان , مرتبه احديت , مرتبه واحديت , غيبالغيوب
چكيده فارسي :
ملاصدرا در مسيله اسما و صفات الهي با تكيه بر قواعدي همچون اصالت وجود و قاعده بسيطالحقيقه، اتصاف ذات خداوند به همه صفات كمالي را اثبات كرده و كثرت مفهومي اسما و صفات را همچون كثرت ماهيات، اعتباري و غيرمخل به وحدت و بساطت خدا ميداند. عرفا نيز معتقد به عينيت ذات و صفات بوده و اسماي زايد بر ذات الهي را نفي ميكنند. اما از سويي ديگر ظهور اسما و صفات را در مراتب تعينات حقتعالي و مادون مرتبه ذات ميدانند؛ به گونهاي كه مقام ذات از ديدگاه آنها غيرقابلشناخت و خالي از هر اسم و صفتي است. در نگاه نخست جمع بين عينيت ذات و صفات و نفي اسما و صفات از مقام ذات متناقض و غيرقابلجمع به نظر ميرسد. در اين مقاله سعي شده با جمع بين اين دو سخن، تبيين صحيحي از ديدگاه عرفا درباره رابطه ذات و صفات ارايه گردد. پس از آن مقايسهاي بين ديدگاه حكمت متعاليه و عرفان در اين مسيله انجام شده است.
چكيده لاتين :
Relying on philosophical principles such the priority of existence and the simplicity of Divine Essence, Mull? Sadr? has proved that it is possible to attribute all perfections to God and that the conceptual multiplicity of Divine Names and Attributes ,being unreal like the multiplicity of essences, are unreal and thus cause no harm to the Unity and Simplicity of God. Mystics also believe that Divine Essence and Attributes are one and the same and that the existence of names that are other than the Essence is unacceptable. They, however, accept the emergence of these names and attributes in stages of Divine determinations, somewhere below the rank of essence. According to them, the Divine Essence is not recognizable and thus has no name or attribute. It seems, prima facie, that it is not possible to reconcile the unity of essence and attributes with the total negation of names and attributes from Divine Essence. The present study tries to give an accurate explanation of mystics’ view concerning the relation between Divine Essence and Attributes through reconciling these two theories. After doing this, it compares Transcendental Theosophy and mysticism’s perspectives on this question.
چكيده عربي :
الملاصدرا في مساله الاسما والصفات الالهيه وبالاعتماد علي قواعد مثل اصاله الوجود وقاعده بسيط الحقيقه، اثبت اتصاف الله بكل الصفات الكماليه وان الكثره المفهوميه للاسما والصفات -والتي هي كثره ماهويه- اعتباريه لا تُخل بوحده وبساطه الله.العرفا ايضاً يعتقدون بعينيه الصفات والذات وينفون كون الاسما زايده علي الذات. لكن من ناحيه اخري فانهم يعتقدون ان ظهور الاسما والصفات يكون في تعينات الحق تعالي و مادون الذات؛ بحيث تكون الذات في نظرهم غير قابله للمعرفه وخاليه من كل اسم وصفه. للوهله الاولي يبدو انه لايمكن الجمع بين عينيه الذات والصفات ونفي الاسما والصفات عن مقام الذات. هذه المقاله سعت للجمع بين هذين الكلامَين، التبيين الصحيح لنظريه العرفا حول ارتباط الذات والصفات. وبعد ذلك مقارنه بين نظريه الحكمه المتعاليه والعرفان في هذه المساله.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 24 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان