شناسايي و اولويت بندي عوامل موثر بر مسيوليت پذيري اجتماعي شركت ها در ايران

Determining and Prioritizing Effective Factors that Influence

در خصوص علل گرايش سازمان ها به رعايت مسيوليت هاي اجتماعي رويكردهاي زيادي مطرح شده است كه اغلب اين رويكردها حول سه نظريه اصلي، نظريه مديريت ذي-نفعان ، نظريه سازمان صنعتي و نظريه مبتني بر منابع شركت قابل جمع است. پژوهش حاضر با هدف شناسايي عوامل موثر بر گرايش سازمان ها به رعايت مسيوليت-هاي اجتماعي با تاييد بر نظريه هاي اصلي مطرح در اين حوزه به انجام رسيده است. جهت تجزيه و تحليل داده ها از آزمون تحليل واريانس دو عاملي فريدمن و آزمون كاي/دو براي K نمونه مستقل استفاده شده است. نتايج نشان مي‌دهد كه در فضاي اجتماعي و اقتصادي ايران، عوامل مربوط به سه رويكرد مذكور داراي توضيح دهندگي معني داري در موضوع تعيين كننده هاي مسيوليت‌پذيري اجتماعي شركت ها است و اولويت آنها عبارت است از: نظريه مبتني بر منابع شركت، نظريه مديريت ذي نفعان و نظريه سازمان صنعتي. همچنين نتايج حاصل از بررسي متغيرهاي مطرح در هر كدام از نظريه‌هاي اصلي نشان مي‌دهد كه از بين تمامي عوامل، وجود فرايندهاي سازماني براي ارايه گزارش‌هاي سالانه درباره مشاركت‌هاي اجتماعي، عملكرد مالي و اقتصادي موسسه، توجه به حقوق ساير ذي نفعان در كنار حقوق سهامداران و وضعيت معيشتي محل فعاليت شركت، داراي بيشترين ارتباط با افزايش مسيوليت‌پذيري اجتماعي شركت هاي ايراني هستند.

The tendency of organizations to social responsibility has been many approaches. These approaches often around three main theories, stakeholder management theory, industrial organization theory and Resource-Based View of the Firm. This study examines the factors affecting the tendency of organizations to social responsibility and emphasizing the main theories put forward in this area. Friedman test and K independent samples test was used for data analyzing. Results indicate that in social and economical environment of Iran, factors that associated with three perspectives mentioned above have significant influence in determining corporate social responsibility and their priorities include: the Resource-Based View, stakeholder management theory and the theory of industrial organization. Moreover, results show that existence of organizational process for offering annual reports related to social cooperation, financial performance of institute; regarding other stakeholders` rights beside shareholders profits and scope of activity of firm according to inhabitants have the most influences to boost corporate social responsibility of Iranian firms.