توسعه فرهنگ: بررسي راهبردهاي رشد كيفي

Development of Culture: The Strategies of Qualitative Growth

توسعه فرهنگ، فرايند رشد سرمايه ذهني انسان براي غلبه بر مسايل و مشكلات خويش است. اين فرايند داراي دو بعد كيفي و كمّي است. توسعه كمّي فرهنگ، زماني سودمند است كه پيش از آن فرايند توسعه كيفي آغاز شده باشد؛ چرا كه در توسعه كيفي، مصداق توسعه و توسعه‌نيافتگي فرهنگ مشخص مي‌‌شود و توسعه كمي، فرايند گسترش عيني مصاديق توسعه كيفي فرهنگ است. با اين چارچوب نظري، كوشش اين مقاله معطوف به يافتن پاسخ اين پرسش است كه با كدامين راهبرد مي‌توان به توسعه كيفي فرهنگ دست يافت؟ در مسير يافتن پاسخ علمي اين سوال، فرضيه‌اي، كه راهنماي كار بوده است، عبارت از اين است كه راهبرد مناسب براي رسيدن به توسعه كيفي فرهنگ، راهبرد رشد متوازن فرهنگ است. در عين حال دو فرضيه رقيب نيز براي فرضيه فوق ارايه شده است كه يكي از آنها ناظر بر كارآمدي راهبرد رشد عقلي فرهنگ بوده و ديگري سودمندي راهبرد رشد سنتي فرهنگ را پيش مي كشد. اين سه فرضيه با بهره‌گيري از روش هاي استدلال منطقي و سنجش تاريخي بررسي شده است و نتايج حاصل، اعتبار فرضيه اصلي و كاستي اعتبار دو فرضيه رقيب را نشان مي‌دهد.

Development of Culture is a process in which the mental capital of human beings is expanded to overwhelm the problems and difficulties of life. This process has two qualitative and quantitative dimensions. In the qualitative aspect the factors of development of culture are identified; and in the quantitative aspect these factors are developed. Based on this theoretical framework, this paper seeks to evaluate the existent strategies of qualitative growth of culture; and tries to find which strategy is a proper strategy to achieve this aspect of development of culture. According to the main hypothesis of this paper, "The Strategy of symmetrical Growth" in comparison with "The Strategy of Rational Growth" and "The Strategy of Traditional Growth ", is the most proper strategy to achieve the above mentioned purpose. This hypothesis has been considered by deductive and inductive methods; and the outcomes confirm its authenticity