عنوان مقاله :
واكاوي نسبت ميان اسلام و فلسفه اسلامي
عنوان فرعي :
An Inquiry into the Relation between Islam and Islamic Philosophy
پديد آورندگان :
خدابخشيان، حميد نويسنده دانشجوي دوره دكتري، رشته مدرس معارف Khudabakhshiyan, Hamid
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1390 شماره 18
رتبه نشريه :
فاقد درجه علمي
كليدواژه :
فلسفه الهي , فلسفه يونان , فلسفه اسلامي , فلسفه عربي
چكيده فارسي :
دانشي كه موضوع خويش را وجود مطلق قرار داده و با روش عقلي و بهرهگيري از برهان در پي درك حقايق اشيا است را «فلسفه اسلامي» ناميدهاند. امّا چرا اين فلسفه را با پسوند «اسلامي» وصف كردهاند؟ براي پاسخگويي به اين پرسش، نخست به امكان تحقق فلسفه اسلامي و سپس به ويژگيها و مولفههايي كه در مجموع، امكان شكلگيري فلسفهاي با وصف اسلامي را قابل قبول ميسازند، پرداخته شده است.
بررسي جنبه اسلامي آنچه كه امروز با نام «فلسفه اسلامي» شناخته ميشود، بخش ديگر اين مقاله را تشكيل ميدهد. در آغاز اين بخش در نقد ديدگاهي كه عنوان «فلسفه اسلامي» را ساخته و پرداخته شرقشناسان ميداند، به تبارشناسي اين واژه پرداخته و آثار آن در نوشتههاي فيلسوفان اسلامي پي گرفته شده است و در ادامه، واژه «فلسفه عربي» مورد بررسي و نقد قرار گرفته است. آن گاه مولفههايي كه بيانگر اسلامي بودن فلسفه موجود است، برشمرده شده و در پايان به طرح و نقد ديدگاه مخالف تحقق فلسفه اسلامي پرداخته شده است. اين مقاله در مجموع با گردآوري ديدگاههاي گوناگون درباره نسبت ميان اسلام و فلسفه اسلامي، به ارايه معيارهايي كه انتساب فلسفه اسلامي به اسلام را قابل قبول ميسازد، پرداخته است.
چكيده لاتين :
Islamic philosophy is defined as a form of knowledge that concerns itself with absolute existence aiming to know the truth or reality of thing through the use of intellectual reasoning. Why is the adjective ʹIslamicʹ added to philosophy? To answer this question, the author has first dealt with the possibility of Islamic philosophy, elaborating later on the peculiarities and components that, if taken together, make the formation of Islamic philosophy acceptable.
Elsewhere the author studies the Islamic aspect of what is presently called ‘Islamic philosophy’. To reject the theory that the term ‘Islamic philosophy’ was coined by orientalists, the article provides its readers with the background of this terminology in the works of Muslim philosophers and goes on to carefully scrutinize the term ‘Arabic philosophy’. He has enumerated the elements that are indicative of the Islamic character of the existing philosophy. Lastly it criticizes the theory that rejects the possibility of Islamic philosophy. Having collected different theories on the relationship between Islam and Islamic philosophy, he has presented standards that justify the attribution of Islamic philosophy to Islam.
چكيده عربي :
سمِّي العلم الذي موضوعه الوجود المطلق والذي يستفيد من الطريقه العقليه والبرهان لدرك حقايق الاشيا بـ"الفلسفه الاسلاميه". ولكن لماذا وصفت الفلسفه بـ "الاسلاميه" ؟
للجواب عن هذا السوال، لابد من البحث اولاً عن امكان تحقق الفلسفه الاسلاميه وبعدها نبحث في مجموع الخصايص والمكونات المقبوله التي يمكن ان تشكل الفلسفه بالوصف الاسلامي.
ويشكِّل البحث عن الجانب الاسلامي فيما يعرف اليوم بـ"الفلسفه الاسلاميه" الجز الآخر لهذه المقاله. في بدايه هذا القسم نبحث في نقد النظره التي تري ان الفلسفه الاسلاميه من نتاج المستشرقين، وفي اصل الكلمه وآثارها علي كتابات الفلاسفه المسلمين، وبعدها تتابع المقاله بحث ونقد مصطلح "الفلسفه العربيه". عندها تتضح مكونات كيف تكون الفلسفه اسلاميه، وفي الختام تبحث المقاله في نقد نظريه المخالفين لتحقق الفلسفه الاسلاميه. هذه المقاله هي جمع وجهات نظر مختلفه للنسبه الواقعه بين الاسلام والفلسفه الاسلاميه، من خلال تبيين المعايير المقبوله لانتساب الفلسفه الاسلاميه للاسلام.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 18 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان