فضاي كسب و كار، راهبرد رشد؛ مقايسه كشورهاي اسلامي منطقه منا و سازمان توسعه و همكاري‌هاي اقتصادي

Doing Business for Growth; a Comparative Study between the Islamic Countries in MENA and the Countries of OECD

عوامل متعددي بر عملكرد بنگاه‌هاي اقتصادي تاثيرگذار مي‌باشند. دسته‌اي از اين عوامل خارج از تسلط و كنترل فعالان اقتصادي بوده كه در ادبيات اين حوزه با عنوان فضاي كسب و كار شناخته مي‌شود. اگرچه مفهوم فضاي كسب و كار از ديرباز در نظريات و انديشه‌هاي اقتصادي با تعاريف و عناوين ديگر مورد بررسي قرار گرفته‌اند، اما از دهه 1990 تاكنون اين مفهوم مورد توجه كشورها و نهادهاي بين‌المللي قرار گرفته به طوري‌كه بخشي از اهداف و سياست‌گزاري‌هاي كلان كشورها به بهبود فضاي كسب و كار اختصاص مي‌يابد. با درك اهميت جايگاه اين شاخص در اقتصاد ملي، اين مطالعه سعي نموده است اولويت‌هاي بهبود سهولت كسب و كار جهت رشد اقتصادي را در دو منطقه اقتصادي جهان يعني كشورهاي اسلامي منطقه منا و منطقه سازمان توسعه و همكاري‌هاي اقتصادي مورد ارزيابي و مقايسه قرار دهد. اين پژوهش تاثير مهم‌ترين عوامل موثر بر فضاي كسب و كار؛ يعني شاخص‌هاي سهولت شروع كسب و كار، اخذ اعتبار، حمايت از سرمايه‌گذار، پرداخت ماليات، تجارت فرامرزي واجراي قراردادها را در دو منطقه مذكور طي دوره 1386 تا 1391با استفاده از روش رگرسيوني داده‌هاي تابلويي ارزيابي مي‌نمايد. با توجه به نتايج به دست آمده و همچنين وضعيت نسبتاً مطلوب فضاي كسب و كار در منطقه سازمان توسعه و همكاري‌هاي اقتصادي، لازم است كشورهاي اسلامي منطقه منا براي بهبود در فضاي كسب و كار شاخص‌هاي تجارت فرامرزي و اخذ اعتبار را در سياست‌گزاري‌هاي اقتصادي خود مورد توجه ويژه قرار دهند.

Many factors affect on the performance of economic activities. Some of these factors are out of the control which are known in economic literature as Doing Business. Although this concept was used in economic history thought, but from the 1990s the literature of doing business has been concerned by governments and international economic institutions. This study aims to investigate and compare the most important factors, i.e.: starting a business, getting credit, protecting investors, paying taxes, trading across borders and enforcing contracts which improve the environment of doing business for growth. We examine such a factors between MENA Islamic countries and the countries of OECD in the period of 2007-2012. The method which is used, is panel data regression analyses. Results indicate that the Islamic countries must have more attention to the factors of trading across borders and getting credit for improvement of ease of doing business.