برآورد عرضه و تقاضاي جمعي بخش كشاورزي ايران 1386-1338

Estimation of Iranʹʹs Agricultural Aggregate Demand and Supply: 1959-2007

برآورد عرضه و تقاضاي بخش كشاورزي و شاخت عوامل موثر بر آن مي‌تواند، موجب كاراتر شدن سياست‌ها و برنامه‌ريزي‌ها در اين بخش گردد. اين مطالعه به برآورد عرضه و تقاضاي جمعي بخش كشاورزي با استفاده از الگوي غيرخطي مقيد ARMAX براي سال‌هاي 1386-1338 پرداخته است. نتايج نشان مي‌دهد كه تقاضاي محصولات كشاورزي از نظر قيمتي در كوتاه‌مدت و بلندمدت كشش ناپذير مي‌باشد. اين كشش براي كوتاه‌مدت و بلندمدت به ترتيب 112/0- و 162/0- مي‌باشد. ضريب تعديل قيمت در كوتاه‌مدت و بلندمدت حدود 273/0 مي‌باشد. همچنين كشش قيمتي كوتاه‌مدت و بلندمدت عرضه به ترتيب 129/0 و 166/0 مي‌باشد. ضريب تعديل قيمت در كوتاه‌مدت و بلند‌مدت حدود 225/0 مي باشد. اين نتايج بر ماهيت ضروري بودن محصولات كشاورزي تآكيد دارد. .

Estimation of agricultural sector demand and supply and identification of its determinants could lead to more efficient policies and planning in this sector. In this study, aggregate demand and supply of agriculture sector for the years of 1959-2007 were estimated, using the nonlinear restricted ARMAX model. The results indicate that aggregate agriculture demand is inelastic in both the short and the long run.with-0.118 and -0.162 coefficients, respectively. For the short and long run, the demand price adjustment coefficient is about 0.273. Furthermore, the supply price elasticities for the short and the long runs are 0.129 and 0.166, respectively. The adjustment coefficient for both short and long runs is 0.225. These results accentuate that the gricultural aroducts in Iran are necessity goods.