دريدا: واسازي، از نقد مابعدالطبيعه غربي تا سياست

Derrida, Deconstruction, from Critique of the Western Metaphysics to Politics

به نظر دريدا، منشا خشونت و ديگرستيزي موجود در ساحت سياست غربي تفكر متافيزيكي است؛ سنت متافيزيك غربي، از افلاطون تا هوسرل، جايگاه اصلي و اوليه ديگرستيزي سياسي است. اين تفكر با نفوذ به تمامي ساحت‌هاي انديشه و عمل انسان غربي، راه را بر بينش و كنشي ديگرخواه بسته است. دريدا با نقد ِمصاديق اين ديگر‌ستيزي، مي‌كوشد سياستي ديگرگون بيا‌فريند. اين مقاله پژوهشي در ماهيت نقد دريدا از سنت متافيزيكي در مرحله نخست، و نحوه ارتباط اين نقد با سياست واسازانه در مرحله بعد است.

According to Derrida, violence and xenophobia existing in the western politics have their roots in metaphysical thought. The western metaphysical tradition, from Plato to Husserl, is the main and primary source of political xenophobia. Having influenced all fields of the western manʹs thought and practices, this thought has closed the way to all tolerating and xenophile ideas and practices. Criticizing instances of such a xenophobia, Derrida tries to create a different politics. The present article is, firstly, a research in the nature of Derridaʹs critique, and then, it discusses the way this critique relates to deconstructive politics.