بررسي رابطه ي سبك هاي تفكر و شيوه هاي يادگيري دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي شيراز ،1390

A Study on the Relationship between Thinking Styles and Preference Learning Methods among Students of Shiraz University of Medical Sciences

زمينه و هدف: يادگيري از مهم ترين زمينه هاي مطرح در علوم روانشناسي و تعاريف آن از دشوارترين مفاهيم است. پژوهش حاضر در پي بررسي رابطه ي سبك هاي تفكر و شيوه هاي يادگيري ترجيحي دانشجويان دانشكده ي مديريت و اطلاع رساني دانشگاه علوم پزشكي شيراز مورد بررسي انجام گرفت. روش بررسي: پژوهش حاضر از نوع توصيفي-تحليلي كه به صورت مقطعي در سال 1390انجام گرفت . جامعه ي پژوهش دانشجويان سال اول و دوم دانشكده ي مديريت و اطلاع رساني دانشگاه علوم پزشكي شيراز بود . حجم نمونه با روش سرشماري 113 نفر تعيين شد. داده ها با استفاده از دو پرسشنامه ي شيوه هاي يادگيري استاندارد وارك و پرسشنامه ي 32 گويه از پرسشنامه جي رابرت استرنبرگ به منظور تشخيص نوع تفكر دانشجويان استفاده گرديد. داده ها با استفاده از آمارهاي توصيفي ، فراواني مطلق ،ميانگين وآزمون همبستگي پيرسون و تي دو دامنه تحليل شد . يافته ها: بين سبك هاي تفكر و شيوه هاي يادگيري ترجيحي دانشجويان رابطه ي مستقيم وجود داشت.يافته ها نشان داد كه بين شيوه هاي يادگيري و سبك هاي يادگيري در برخي ابعاد داراي تفاوت معناداري بود (05/0p?).سبك قضاوتگر با شيوه ي خواندني و نوشتني رابطه ي معنادار داشت (05/0p?) و با ساير شيوه هاي يادگيري رابطه ي مستقيم داشت. سبك هاي قانون گذار-اجرايي ، اجرايي-قانون گذار و كلي نگر-جزيي نگر با تمامي شيوه ها رابطه ي مستقيم داشت .يافته ها حاكي از وجود رابطه ي معكوس بين سبك جزيي نگر-كلي نگر با شيوه ي ديداري وجود داشت و سبك محافظه كارآزاد انديش تنها با شيوه ي ديداري رابطه ي مستقيم داشت. نتيجه گيري: به طوركلي بين سبك هاي تفكر و شيوه هاي يادگيري ترجيحي در بسياري از ابعاد رابطه ي مستقيم وجود داشت . به منظور بالا بردن سطح علمي و كيفيت آموزشي بايد اساتيد برنامه ريزي هاي آموزشي خود را به سمت استفاده از پيشنهادات و انتقادات دانشجويان سوق دهند. اين مطالعه و مطالعات مشابه مي تواند به عنوان يك نقطه عطف در تحول شيوه هاي تدريس در سيستم آموزشي حاضر باشد .

Background and Objective: Learning is an important area of research in psychology. Learning is a difficult term to define. The goal of this study was to investigate the relationship between thinking styles and preference learning methods among students of management and medical information collage in Shiraz University of Medical Sciences. Materials and Methods: This was a descriptive cross-sectional study. 136 first and second year students of Management and Medical Information studying in Shiraz University of Medical Sciences were selected. Data gathering tools were VARK and Robert J. Strasburg questionnaires. Data was analyzed with descriptive and inferential statistics, T-test, and Pearson correlation formula. Results: Students thinking styles and preference learning methods were directly related. Results showed that there was a significant difference between responses to the questionnaires (p?0.05). Judging style related to writing – reading method (p?0.05). Conclusion: As the results between thinking styles and preference learning methods were directly related, teachers and administrators can use these results to increase educational quality. This may be a way to change learning system.