نقش واسطه گري سبك هاي مقابله اي در رابطه ي هوش هيجاني با رضايت از زندگي در زنان داراي مشكلات خانوادگي

Mediating Role of Coping Styles for Emotional Intelligence and Family Problems

هدف از اين پژوهش، تبيين نقش واسطه گري سبك هاي مقابله اي در رابطه هوش هيجاني با رضايت از زندگي در زنان داراي مشكلات خانوادگي بود. جامعه آماري زنان مراجعه كننده به مراكز هاي مشاوره در سطح شهر شيراز بودند، كه از بين مراكز ده مركز به صورت تصادفي انتخاب شدند. و تمامي زناني كه در يك فاصله زماني 3 ماهه (آبان تا آخر دي ماه) به دليل مشكلات خانوادگي به اين مراكز مراجعه كرده بودند و حاضر به همكاري شدند،150 نفر مي شدند، كه به عنوان نمونه آماري در اين پژوهش شركت داده شدند. طرح اين پژوهش از نوع همبستگي بود. داده ها از راه پرسشنامه رضايت از زندگي دينر،پرسشنامه هوش هيجاني شاتو پرسشنامه سبك هاي مقابله اي موس و بيلينگز و الاه جمع آوري و مورد تحليل آماري قرار گرفت. يافته ها نشان داد سبك هاي مقابله اي نقش واسطه گري معناداري در رابطه هوش هيجاني و رضايت از زندگي ايفا نكرد.

The purpose of this study was to investigate the mediating role of contrastive styles in the relationship between emotional intelligence and with life satisfaction among the women with family problems. The statistical population was the women who went to consultation centers in Shiraz .Ten centers were chosen randomly. All the women who went to those centers at a 3-month interval were 150 and were taken part in the study as the statistical sample .The plan of the study was cohesive. The data was statistically collected and analyzed through life satisfaction questionnaire, shot emotional intelligence questionnaire, spiritual intelligence questionnaire and Mouse and Billing and Elah `s contrastive styles questionnaire. The results of the study showed that model contrastive styles didn`t play a significant meditating role for emotional intelligence and life satisfaction life.